جلسه چهل و ششم ۱۸ دی ۱۳۹۰

نوشته شده توسط مقرر. ارسال شده در اصول سال ۹۱-۱۳۹۰

کلام مرحوم اصفهانی گذشت. البته ایشان در نقض دوم که شرب خمر به خاطر مایع بودن است می خواهند بفرمایند اراده اصلی وجود دارد و ما قبلا گفتیم منظور ایشان اراده تبعی است که الان اصلاح می کنیم.

قول سوم نظر مرحوم آقا ضیاء است که ایشان می فرماید عقوبت هم بر قصد است و هم بر فعل است. ایشان گفته است عنوان هتک که در کلام آخوند ذکر شده است همان طور که بر عزم و قصد منطبق است بر فعل نیز منطبق است و استحقاق عقوبت بر هتک عقلی است.

مرحوم اصفهانی به این حرف اشکال کرده اند که در موارد تجری باید دو عقوبت باشد. و این از موارد تداخل و ... نیست و اگر هر کدام از این دو منشأ عقوبت باشد در این صورت باید دو عقوبت باشد و این خیلی بعید است و کسی به آن ملتزم نشده است همان طور که در معصیت حقیقی هم کسی قائل به تعدد عقوبت نشده است.

به نظر این اشکال خیلی محکم نیست و می توان گفت آن عقوبتی که برای فعل مقرر شده است بخشی مربوط به قصد است و بخشی مربوط به فعل است.

در مقابل این اقوال مرحوم شیخ می فرمایند تجری اصلا مستوجب عقوبت نیست و فقط فرد مستحق لوم و مذمت است. حال آیا این لوم و مذمت به خاطر خود آن فعل است یا به خاطر مستکشف است که همان خبث باطنی و ذات است؟

ایشان می فرمایند معنا ندارد لوم و مذمت به خاطر خود آن فعل باشد چون آن حقیقت آن فعل تغییر نمی کند پس استحقاق لوم و مذمت به خاطر خبث باطنی است.

و حتما باید منظورایشان این باشد که آن فعل اختیاری است چون همان طور که عقوبت بر امر غیر اختیاری قبیح است استحقاق لوم  و مذمت هم بر امر غیر اختیاری قبیح است.

عرض ما به شیخ این است که اگر امر اختیاری در تجری فرض شد که همان شقاوت و سوء اختیار است و استحقاق لوم و مذمت برای آن تصور شد هیچ مشکلی ندارد که عقوبت هم در آن تصور بشود. اگر مولی بر آنچه استحقاق لوم و مذمت هست عقوبت هم بکند عقل نمی گوید کار قبیحی است.

مرحوم آخوند در ادامه می فرمایند در آیات و روایت شاهد بر مدعای ما هست. که ما نیز به آیات و روایات اشاره می کنیم.

مرحوم شیخ می فرمایند شاهد اینکه تجری مستلزم عقوبت نیست این است که در پاره ای از موارد فرد عزم بر مخالفت دارد اما مخالفت از او شکل نگرفته است. در این موارد چون فرد قصد مخالفت داشته است تجری کرده است.

اما در جمله ای از روایات هست که نسبت به نیت هم عقاب وجود دارد.

مرحوم شیخ سه آیه را در بحث مطرح کرده اند.

و روایات در سه طائفه ذکر شده اند:

نیة المومن خیر من عمله و نیة الکافر شر من عمله

دسته دوم روایات آنجا ست که خلود در آتش یا جهنم را متوقف بر نیت کرده است.

دسته سوم هم روایاتی است که می گوید به خاطر نیت و قصد فرد را به جهنم می برند.

دسته چهارم هم روایاتی مثل الراضی بفعل قوم کالداخل فیهم هست.

دسته پنجم روایاتی که عقوبت را بر مقدمات برخی محرمات مترتب کرده است.

در قبال این روایات طائفه زیادی از روایات هست که نفی عقوبت بر قصد و نیت می کند.

و اگر بر نیت معصیت واقعی عقوبت نباشد به طریق اولی بر نیت معصیت خیالی عقوبت نیست.

جمع بین این دو روایات چگونه است؟

مرحوم شیخ برای جمع گفته اند آن روایاتی که می گوید عقوبت بر نیت معصیت وجود ندارد مربوط به آنجا ست که فقط نیت است و عمل محقق نمی شود و روایاتی که می گوید عقوبت بر نیت هست مربوط به آنجا ست که عملی هم در خارج اتفاق می افتد.

اما اشکال این است که در برخی روایات هیچ عملی در خارج نیست اما وعده عذاب داده شده است.

عرض ما این است که این روایاتی که شیخ ذکر کرده است جمله ای از آنها هیچ ربطی به نیت ندارد. طائفه اخیر که این بود که اثبات عقوبت بر برخی از مقدمات می کند یعنی برخی از مقدمات خود حرام مستقلی هستد که ربطی به خود فعل ندارد.

و برخی از روایات این بود که می گوید القاتل و المقتول فی النار. تصدی به قتل مسلمان جایز نیست یعنی کسی عملی برای این کار انجام دهد باعث می شود آن فعل حرام باشد. اما روایت نمی گوید هر نیت و قصدی حرام است.

و اما روایاتی که مثل الراضی بفعل قوم ... یعنی جایی که این رضایت همراه با عملی باشد و گرنه صرف رضایت موجب عقوبت نیست.

چاپ