جلسه صد و شانزدهم ۷ خرداد ۱۳۹۳

نوشته شده توسط مقرر. ارسال شده در اصول سال ۹۳-۱۳۹۲

تسامح در ادله سنن

بحث در شمول احادیث من بلغ نسبت به موارد کراهت بود. مرحوم اصفهانی چهار بیان برای این مساله ذکر کردند و ایشان بیان چهارم را پذیرفتند. گفتیم یک جهت دیگر در همین مساله این است که بعد از اینکه احادیث من بلغ شامل موارد کراهت هم شد آیا دلالت بر کراهت مورد دارند یا اینکه دلالت بر استحباب ترک خواهند کرد؟

مرحوم اصفهانی قائلند که مستفاد از این روایات اثبات عنوان کراهت است. و وزان اخبار من بلغ، در شمول نسبت به خبر ضعیف دال بر استحباب و خبر ضعیف دال بر کراهت،‌ وزان دلیل استصحاب و وزان ادله حجیت خبر نسبت به اخبار است. که نتیجه شمول آن به اختلاف موارد، اثرات مختلف خواهد داشت. استصحاب این گونه است که اگر کسی استصحاب وجوب کرد وجوب اثبات می‌شود و اگر استصحاب حرمت کرد، حرمت اثبات می‌شود و لاتنقض الیقین بالشک هر دو مورد را شامل است. همان طور که صدق العادل هم خبر دال بر وجوب را شامل است و هم خبر دال بر حرمت را شامل است و نتیجه شمولش این است که اگر خبر ثقه دال بر وجوب باشد، وجوب اثبات می‌شود و اگر خبر ثقه دال بر حرمت باشد، حرمت اثبات می‌شود.

اخبار من بلغ نیز مفادش این است که خبر ضعیف دال بر استحباب و خبر ضعیف دال بر کراهت را امضاء می‌کند حال یا به جعل حجیت که در این صورت عین دلیل حجیت خبر ثقه است و یا به جعل حکم مماثل واقعا بنابر اینکه اخبار من بلغ به صدد بیان حکم واقعی انقلابی و ثانوی در فرض بلوغ است و به هر حال مفاد اخبار من بلغ، در نتیجه اثبات کراهت موردی است که خبر ضعیف دال بر کراهت آن است.

اما به نظر می‌رسد این حرف اشکال دارد. اگر کسی بگوید مفاد اخبار من بلغ، حجیت خبر ضعیف است شاید این حرف قابل پذیرش باشد. اما اگر قائل به این باشیم که مفاد اخبار من بلغ، حجیت نیست بلکه جعل حکم واقعی در موارد بلوغ است نمی‌توان قائل به اثبات کراهت شد حتی اگر اخبار من بلغ شامل موارد کراهت هم باشد چون آنچه با دلیل من بلغ ثابت می‌شود ترغیب به عمل به عنوان جعل ثواب است. از جعل ثواب، جعل حکم مستدعی ثواب را استفاده کردیم. شارع با اخبار من بلغ، ترغیب می‌کند اما اینکه این عملی که انجام می‌شود در ترک آن منقصت و حزازت باشد از این اخبار استفاده نمی‌شود. اخبار من بلغ، مفادشان تضمین ثواب است و گفتیم ثواب هم منفک از جعل حکم نیست (اگر محدود به موارد انقیاد نشده باشد که محل بحث ما این است) اما این غیر از اثبات کراهت و حزازت و منقصت در مورد است.

به عبارت دیگر، در اخبار من بلغ، اثبات ثواب شده است و با اثبات ثواب نمی‌توان اثبات کراهت و حزازت و منقصت کرد اما می‌توان اثبات مطلوبیت و محبوبیت کرد و لذا اخبار من بلغ دال بر استحباب آن عمل یا ترک آن (که ثواب بر فعل یا ترکش وارد شده است) هست اما نمی‌تواند دال بر کراهت باشد.

البته مرحوم آقای صدر حتی بنابر اینکه مفاد اخبار جعل حجیت باشد می‌گوید عنوان کراهت قابل اثبات نیست اما این حرف اشتباه است و بیان ایشان هم صحیح نیست.

و لذا باید تفصیل داد و اگر کسی مفاد اخبار من بلغ جعل حکم باشد، اثبات عنوان کراهت ممکن نیست ولی اگر مفاد اخبار من بلغ، حجیت خبر ضعیف باشد عنوان کراهت قابل اثبات است.

تنبیه سوم: جایی که خبر دال بر مطلوبیت و استحباب با خبر دیگری تعارض کند. مرحوم اصفهانی در امر سوم متعرض حکم خبر دال بر استحباب معارض با خبر دال بر کراهت شده‌اند و در امر ششم متعرض حکم خبر دال بر استحباب معارض با خبر صحیح دال بر نفی استحباب شده‌اند. ما در اینجا از هر دو مطلب و مطالب دیگری که در ضمن بحث تعارض خبر دال بر استحباب با نافی آن قرار می‌گیرند بحث می‌کنیم.

در ذیل این بحث فروض مختلفی قابل طرح است.

فرض اول: خبر دال بر استحباب معارض بر خبر دال بر کراهت باشد و هر دو خبر هم ضعیف هستند. مرحوم اصفهانی در اینجا فرموده‌اند اگر اخبار من بلغ، شامل اخبار کراهت نباشند مساله روشن است و فقط خبر دال بر استحباب مشمول اخبار من بلغ است و معارض هم ندارد.

و اگر اخبار من بلغ را شامل موارد کراهت بدانیم در این صورت بنابر همه مبانی، بین این دو خبر تنافی و تعارض خواهد بود.

منظور ایشان از همه مبانی این است که چه ما بگوییم اخبار من بلغ، اثبات عنوان کراهت می‌کند یا اینکه بگوییم اثبات عنوان کراهت نمی‌کند بلکه مدلولش استحباب ترک است. و چه قائل بشویم که مفاد نهی، منع و زجر از فعل است یا اینکه بگوییم مفاد نهی طلب ترک است. بنابر همه مبانی بین این دو خبر تعارض و تنافی خواهد بود.

بله در بعضی از فروض تنافی در بین دو امر وجودی است و در بعضی از فروض تنافی بین طلب فعل و طلب ترک است. هر دو معقول نیستند اما نکته عدم امکان آنها با یکدیگر متفاوت است. تنافی در برخی از فروض به خاطر لزوم جمع بین متنافیین است که در حقیقت تنافی به لحاظ مقام امتثال است و در بعضی از فروض به خاطر استحاله جمع بین متضادین است.

اشکال کلمات ایشان روشن است. توضیح بیشتر اینکه ما چه بگوییم اخبار من بلغ شامل خبر دال بر کراهت می‌شود و چه بگوییم نمی‌شود در هر صورت این اخبار شامل خبر دال بر استحباب معارض با خبر دال بر کراهت نمی‌شود حتی اگر خبر دال بر کراهت ضعیف باشد. اخبار من بلغ، ناظر به خبری است که با قطع نظر از اخبار من بلغ، احتیاط در مورد آن ممکن باشد. اگر مورد طوری باشد که اگر اخبار من بلغ هم نباشد، عمل به آن خبر ضعیف مطابق با احتیاط باشد در این صورت مورد مشمول اخبار من بلغ خواهد بود اما اگر بدون در نظر گرفتن اخبار من بلغ، عمل به خود آن خبر ضعیف مطابق با احتیاط نباشد، اخبار من بلغ شامل آن نیست و در محل بحث ما با قطع نظر از اخبار من بلغ، احتیاط در عمل به خبر ضعیف دال بر استحباب نیست چون احتمال حزازت و کراهت و منقصت در آن هست و لذا اخبار من بلغ شامل این موارد نمی‌شود.

اخبار من بلغ فقط برای رفع مانعیت توهم ضعف خبر از عمل آمده است اما جایی که عدم عمل منتسب به ضعف خبر نیست بلکه به خاطر عدم تصور احتیاط، یا عدم مطلوبیت احتیاط باشد، اخبار من بلغ شامل آن نخواهد بود.

فرض دوم: تعارض خبر دال بر استحباب با خبر معتبر دال بر نفی استحباب. مرحوم اصفهانی فرموده‌اند بین این دو خبر تنافی شکل می‌گیرد اما بیان تنافی در سه مرحله است. یک مرحله این است که مضمون خبر ضعیفی که دال بر استحباب است با قطع نظر از اخبار من بلغ، با خبری که دال بر نفی استحباب است تنافی دارد اما این تنافی مهم نیست. یعنی اگر بنا باشد در مقام اعتبار، فقط یکی از طرفین معتبر باشد تنافی در مضمون ارزشی ندارد. تنافی بین دو مضمون با در نظر گرفتن اعتبار هر دو، مهم خواهد بود.

مرحله دوم، نسبت بین خبر دال بر استحباب با توجه به اخبار من بلغ و بین خبر دال بر نفی استحباب است. اخبار من بلغ، مفاد خبر ضعیف را ثابت می‌کند حال چه به عنوان حجیت یا اثبات استحباب و ... بین این دو خبر تنافی و تعارض شکل می‌گیرد که در حقیقت تعارض به لحاظ اخبار من بلغ و خبر معتبر دال بر نفی استحباب است.

در اینجا نیز تعارضی نیست. چون خبری که دال بر نفی استحباب است ناظر به حکم اولی و با قطع نظر از عنوان بلوغ است و آنچه استحباب اثبات می‌کند ناظر به مرحله بلوغ است و لذا بین اخبار من بلغ و خبر معتبر دال بر نفی استحباب تنافی نیست.

چاپ