جلسه صد و بیست و چهارم ۸ خرداد ۱۳۹۵

نوشته شده توسط مقرر. ارسال شده در اصول سال ۹۵-۱۳۹۴

استصحاب/ ادله: روایات/ صحیحه دوم زراره

دو قسمت از روایت دوم زراره می‌توانست شاهد بر استصحاب باشد که در جلسه قبل ذکر کردیم. در سوال سوم راوی از امام علیه السلام سوال کرد که اگر گمان کنم لباسم نجس شده است ولی یقین نداشته باشم و فحص کنم و نجاست را پیدا نکنم و در حین نماز آن را ببینم (در این قسمت اختلاف نسخه وجود داشت). امام در جواب فرمودند لباس را بشوید اما نماز را اعاده نکند. راوی از چرایی این حکم سوال می‌کند چرا که امام در دو سوال قبل فرموده بودند نماز هم باید اعاده کند.

امام در جواب می‌فرمایند چون تو به طهارت یقین داشتی و در زوال آن شک کردی و نباید یقین را با شک نقض کرد.

و در سوال ششم هم راوی از امام پرسید اگر در بین نماز نجاستی را ببینم چه باید کرد؟ و امام در جواب فرمودند اگر شک نکردی و بعد نجاست را به مرطوب ببینی نماز باطل نیست و آن را تطهیر کن و نماز را ادامه بده چرا که تو یقین به طهارت داشتی و بعد شک کردی.

سوال سوم اگر چه شبهه حکمیه است و راوی در موضوع شکی ندارد و می‌داند که نماز را با نجاست خوانده است اما چون در حال نماز شبهه موضوعیه بوده است، امام علیه السلام به استصحاب در شبهه موضوعیه جواب داده‌اند.

در فقه روایت نکته‌ دیگری باقی است و آن اینکه در کلام مرحوم شیخ انصاری به مضمون این روایت اشکالی وارد شده است و آن اینکه در سوال سوم مفروض این بود که تمام نماز با نجس واقع شده است و امام علیه السلام فرمودند لباس را بشوید ولی نماز را اعاده نکند اما در ادامه روایت که راوی سوال می‌کند که در اثناء نماز نجس را دیدم، امام جواب دادند که اگر در وجود نجس شک کرده بودی و الان نجس را دیدی باید نماز را اعاده کنی.

با وجود اینکه قسمتی از نماز در نجس واقع شده است امام علیه السلام در جواب فرمودند نماز باطل است در حالی که در سوال سوم که همه نماز در نجس واقع شده است امام علیه السلام در جواب فرمودند نماز صحیح است.

شیخ فرموده‌اند بین این دو فقره از روایت تهافت وجود دارد. چطور ممکن است اگر همه نماز در نجس واقع شد نماز صحیح باشد و اگر قسمتی از نماز در نجس واقع شد نماز باطل باشد.

اما همان طور که مرحوم آقای خویی هم فرموده‌اند بین صدر و ذیل روایت تهافتی وجود ندارد. احکام شرعی تعبدی است و شارع مقرر کرده‌اند اگر بعد از نماز بفهمید نماز در نجس واقع شده است نماز صحیح است اما اگر در اثناء نماز بفهمید نماز را در نجس خوانده‌اید نماز باطل است و اشکالی از این جهت متوجه روایت نیست.

مرحوم آقای صدر بعد از نقل این کلام مرحوم آقای خویی فرموده‌اند این جواب صحیح نیست و لذا خودشان جواب دیگری بیان کرده‌اند که محصل کلام ایشان در توجیه روایت این است:

آنچه موضوع بطلان نماز است تنجز نجاست قبل از فراغ از نماز است. اگر بعد از نماز به نجاست علم پیدا شود، در حین نماز نجاست منجز نبوده است و لذا نماز صحیح است اما اگر در اثناء نماز به نجاست علم پیدا شود، نجاست در حین نماز منجز شده است، و تنجز نجاست در حین نماز،‌ مخل به نماز است لذا نماز باطل است. اگر اجزاء نماز با نجس واقع شود و نجاست در حین نماز تنجز پیدا کند نماز باطل است. اما اگر اجزاء نماز با نجس واقع شود اما نجاست در حین نماز منجز نشود نماز باطل نیست همان طور که اگر نجاست در حین نماز منجز شود اما اجزاء نماز با نجس واقع نشده باشند (در همان فرضی که امام فرمودند اگر نجاست را مرطوب دیدی نماز صحیح است) نماز صحیح است.

در هر حال از نظر ما تهافتی بین این دو قسمت روایت نیست.

حالا نوبت تقریب استدلال به روایت بر استصحاب است. گفتیم به دو فقره از این روایت بر استصحاب استدلال شده است و استدلال مبتنی بر این است که احتمال قاعده یقین را دفع کنیم و گرنه روایت مجمل خواهد بود.

در فقره سوم روایت که سوال کرده بود اگر گمان داشته باشم که نجاست به لباسم برخورد کرده است و فحص کردم و چیزی ندیدم. گفتیم اگر منظور از چیزی ندیدم این باشد که به طهارت و عدم نجاست یقین پیدا کردم، معنای تعلیلی که در جواب امام علیه السلام آمده است این است که تو به طهارتت یقین داشتی و الان در آن شک داری، و بنا را باید بر یقین گذاشت. و این با استصحاب مناسبت ندارد بلکه مفاد قاعده یقین است.

ولی ما گفتیم مفاد اینکه چیزی ندیدم، یقین به طهارت و عدم نجاست نیست بلکه منظور این است که به نجاست یقین پیدا نکردم و طبق قاعده باید بنا را بر طهارت بگذارد و نماز بخواند.

بنابراین اینکه چیزی ندیدم، معنایش فرض یقین نیست و در این صورت منظور امام علیه السلام از اینکه تو طهارت یقین داشتی، یقین به طهارت سابق بر نماز و قبل از ظن به برخورد با نجاست است و در نتیجه احتمال اراده قاعده یقین خلاف ظهور روایت است.

در فقره ششم روایت نیز احتمال قاعده یقین وجود دارد چون امام در جواب گفتند اگر در نجاست شک نکردی و نجاست را دیدی، نماز باطل نیست.

اگر منظور از شک نکردی، این باشد که به طهارت یقین داشتی و در وقوع نجس شک نداشتی و بعدا که نجاست را به صورت تازه در لباس می‌بینی شک می‌کنی که شک ساری خواهد بود، نماز صحیح است و این همان مفاد قاعده یقین است.

اما حق این است که ظاهر از اینکه شک نداشتی این نیست که یقین به طهارت و عدم نجاست داشتی، بلکه منظور عدم شک در نجاست و عدم توجه و التفات به آن است در قبال آن که اگر تردد و شک پیش آمده بود. اگر شک نکردی، در قبال جمله قبل است که گفته بود اگر شک کردی. خلاصه اینکه این عدم شک منظور عدم التفات است.

برچسب ها: استصحاب

چاپ