جلسه سوم ۱۷ شهریور ۱۳۹۴

نوشته شده توسط مقرر. ارسال شده در اصول سال ۹۵-۱۳۹۴

شرایط اصول: احتیاط

چند نکته در مورد بحث سابق از کلام مرحوم شیخ باقی مانده است. مرحوم شیخ در بحث شروط احتیاط، شرط دیگری ذکر کرده‌اند. ایشان فرموده‌اند در توصلیات هیچ شرطی برای جریان احتیاط نیست اما در عبادات اگر احتیاط در عبادت مستلزم تکرار نباشد ممکن است احتیاط را مشروع بدانیم و اجتهاد یا تقلید لازم نباشد اما اگر شبهه شود که با عمل به احتیاط و ترک اجتهاد و تقلید شک در خروج از عهده تکلیف داریم و در این صورت باید احتیاط کرد و به اجتهاد و تقلید عمل کنیم و ترک احتیاط کنیم.

تفاوت است در اینکه شک در شرطیت یا جزئیت چیزی در مأموربه داشته باشیم که مجرای برائت است و بین اینکه در اعتبار چیزی در خروج از عهده تکلیف عرفا شک کنیم که در این صورت اصل برائت جاری نیست.

به عبارت دیگر در شک در شرطیت و جزئیت عرفی و عقلایی اصل احتیاط است چون شک در کیفیت امتثال است و در شک در شرطیت و جزئیت شرعی اصل برائت است.

و بعد فرموده‌اند حق این است که در مواردی که احتیاط مستلزم تکرار نیست، شکی در تحقق امتثال با احتیاط نداریم لذا احتیاط اشکالی ندارد اما در برخی کلمات بر اعتبار قصد وجه اجماع ادعا شده است و در احتیاط، قصد وجه متمشی نیست و در نتیجه با تمکن از فحص و اجتهاد و تقلید، احتیاط مشروع نیست و بعید نیست احتیاط را جایز ندانیم خصوصا با در نظر گرفتن اصل احتیاط. (که اگر شک کنیم با این عمل از عهده تکلیف خارج می‌شویم باید احتیاط کرد)

به نظر می‌رسد حرف مرحوم شیخ تمام نیست و واقعا اصلا احتمال اعتبار قصد وجه وجود ندارد و احتمال وجود اجماع تعبدی نیست. آنچه هم در کلام سید رضی ذکر شده است این است که اگر کسی جاهلا به حکم، نماز بخواند نمازش باطل است و این ارتباطی با قصد وجه ندارد بلکه ناظر به همان است که عمل بدون اجتهاد و تقلید باطل است و به عمل در حال جهل نمی‌توان اکتفا کرد بلکه باید احتیاط کرد.

و بر فرض که قصد وجه در عبادات معتبر باشد، گفتیم احتیاط با قصد وجه منافاتی ندارد و اتیان عمل به قصد وجوب احتمالی آن نیز قصد وجه است. بله جزم نیست ولی بین قصد وجه و جزم تفاوت است. فرضا که اجماع بر قصد وجه تمام باشد اما یقینا اجماعی بر اعتبار جزم نداریم.

و اینکه فرمودند اگر در خروج از عهده تکلیف با احتیاط شک کنیم مجرای احتیاط است اگر منظور شبهه مصداقیه باشد حرف تمامی است اما در محل بحث ما شبهه موضوعیه نبود و چون احتمال می‌دهیم در خروج از عهده تکلیف، قصد وجه و جزم معتبر باشد در خروج از عهده تکلیف شک داریم پس در اعتبار قصد وجه و جزم شک داریم و خود ایشان قبول دارد شک در شرطیت و جزئیت مجرای برائت است.

حاصل کلام اینکه حرف مرحوم شیخ تمام نیست و حق با مرحوم آخوند است و در مطلوبیت احتیاط بین توصلیات و تعبدیات (چه احتیاط مستلزم تکرار باشد و چه نباشد) تفاوتی نیست.

مرحوم شیخ در عباداتی که احتیاط مستلزم تکرار است فرموده‌اند احتیاط جایز نیست و فرموده‌اند اجماعات متکرر در کلمات داریم که ترک اجتهاد و تقلید جایز نیست.

و بعد کلماتی از برخی از علماء در ترک احتیاط نقل کرده‌اند و حتی از ابن ادریس کلامی در لزوم نماز عاریا نقل کرده است که نشان دهنده شدت اجتناب از احتیاط در این موارد است.

و بعد مثال می‌زنند که در فرضی احتیاط مستلزم خواندن صد نماز است احتیاط لعب به امر مولی است و نهایتا اینکه شک در امتثال داریم و در این موارد باید احتیاط کرد.

آنچه در جواب شیخ در مسأله قبل گفتیم در این فرض نیز جاری است.

مرحوم صاحب حدائق با اینکه اخباری است به شدت با نفی احتیاط مخالفت کرده است و می‌فرماید کلام ابن ادریس، مخالف با روایت معتبر است.

در کلام ابن ادریس دو وجه مذکور است یکی اینکه تکرار مخل به قصد وجه است و دیگری اخلال به تمییز است.

ما گفتیم در موارد احتیاط حتی به تکرار، قصد وجه متمشی است چون قصد وجه یعنی حکم محرک مکلف باشد یعنی مثلا محرک مکلف وجوب عمل یا استحباب عمل باشد و این از مکلف متمشی می‌شود اما تمییز وجود ندارد یعنی مصداق واجب مشخص نیست.

اما دلیلی بر اعتبار تمییز نداریم و عقلاء نیز در مقام امتثال تمییز را معتبر نمی‌دانند علاوه که بر فرض قصد وجه و تمییز معتبر باشد، یقینا در جایی معتبرند که مکلف تمکن داشته باشد و در محل بحث ما با فرض عدم تمکن از قصد وجه یا تمییز، این دو ساقطند و معتبر نیستند.

و اگر فحص و تمکن از وصول به واقع باشد و بگوییم احتیاط جایز نیست اشکالش کمتر است از جایی که فحص و تمکن از وصول به واقع نیست و نهایتا باید اجتهاد یا تقلید کرد و با اجتهاد و تقلید، واقع احراز نمی‌شود بلکه فقط حجت داریم. اینکه بگوییم نباید احتیاط کرد (که احتیاط مکلف را به واقع می‌رساند) و باید اجتهاد یا تقلید کرد (که لزوما مکلف را به واقع نمی‌رساند بلکه حجت است) از غرائب است.

اما شرایط جریان برائت نقلی

مرحوم آخوند فرموده‌اند حتی اگر فرض کنیم ادله برائت نقلی اطلاق دارد یعنی حتی موارد عدم فحص را هم شامل است اما این اطلاق محکم نیست و وجوهی برای تقیید آن ذکر شده است.

الف) اجماع بر عدم جواز رجوع به برائت به مجرد شک و بدون فحص

مرحوم آخوند می‌فرمایند این اجماع چه منقول باشد و چه محصل باشد ارزشی ندارد چون اجماع مدرکی است و مدرک مجمعین همان وجه عقلی است که خواهد آمد.

اما مرحوم شیخ اجماع را به عنوان یک دلیل قطعی تلقی کرده‌اند و پذیرفته‌اند.

چاپ