جلسه بیست و هفتم ۱۲ آبان ۱۳۹۵

نوشته شده توسط مقرر. ارسال شده در اصول سال ۹۶-۱۳۹۵

استصحاب/ ادله: روایات/ روایت محمد بن مسلم و ابوبصیر

بحث در سند روایت محمد بن مسلم و ابوبصیر بود. گفتیم در این روایت قاسم بن یحیی و جدش حسن بن راشد توثیق صریحی ندارند.

گفتیم یکی از راه‌های توثیق قاسم بن یحیی، کثرت نقل اجلاء از او است.

کثرت نقل اجلاء از کسی حاکی از اعتماد به او و شهادت عملی بر وثاقت او است.

و بیان دیگری این است که کثرت نقل اجلاء و بلکه کثرت نقل ثقه واحد از کسی نشانه وثاقت است به شرط اینکه موصوف به نقل از ضعفاء و مجاهیل نشده باشند.

و در مورد بحث ما، برای کسانی که از قاسم بن یحیی روایات متعددی نقل کرده‌اند مثل احمد بن محمد بن عیسی و ابراهیم بن هاشم و محمد بن عیسی بن عبید، وصف نقل از ضعفاء‌ و مجاهیل ذکر نشده است. بنابراین کثرت نقل آنها نشانه وثاقت قاسم بن یحیی است.

راه دیگری که برای توثیق هر دو نفر وجود دارد این است که مرحوم صدوق روایتی را در باب زیارت حضرت سید الشهداء علیه السلام نقل کرده است.

و در ضمن آن گفته است این روایت از نظر من اصح روایات از نظر روایت است.

ایشان بعد از نقل زیارت حضرت سید الشهداء علیه السلام می‌فرماید:

هَذِهِ الزِّيَارَةُ رِوَايَةُ الْحَسَنِ بْنِ رَاشِدٍ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ ثُوَيْرٍ عَنِ الصَّادِقِ ع‌

و بعد روایتی را در وداع ذکر می‌کند و سپس می‌گوید:

وَ قَدْ أَخْرَجْتُ فِي كِتَابِ الزِّيَارَاتِ وَ فِي كِتَابِ مَقْتَلِ الْحُسَيْنِ ع أَنْوَاعاً مِنَ الزِّيَارَاتِ وَ اخْتَرْتُ هَذِهِ لِهَذَا الْكِتَابِ لِأَنَّهَا أَصَحُّ الزِّيَارَاتِ عِنْدِي مِنْ طَرِيقِ الرِّوَايَةِ وَ فِيهَا بَلَاغٌ وَ كِفَايَةٌ‌

(من لایحضره الفقیه، جلد ۲، صفحه ۵۹۸)

اثبات وثاقت به این وجه مستلزم بیان نکاتی است:

اول) حضرت سید الشهداء، زیارات متعددی با سند صحیح وارد شده است.

دوم) همین زیارتی که مرحوم صدوق نقل کرده است در کافی هم نقل شده است. البته اختلافاتی با یکدیگر دارند و لذا مرحوم صدوق برخی قسمت‌ها را نقل نکرده است بنابراین منظور مرحوم صدوق از اصح باید از صحیح‌ترین از نظر سند باشد و گرنه از نظر متن، از جمله زیاراتی هست که در فقرات آن اختلاف وجود دارد.

سوم) منظور مرحوم صدوق از این عبارت، تذکر این نکته است که این زیارت، از زیارات ماثور و منقول از ائمه علیهم السلام است نه اینکه از زیارات انشائی توسط اصحاب و یا خود مرحوم صدوق باشد. بنابراین باید سند آن تمام باشد تا ادعا کنند اصح زیارات از نظر روایت است.

برخی گفته‌اند شاید منظور مرحوم صدوق از اصح، صحیح به اصطلاح قدمایی باشد که با ضعف وسائط نیز سازگار است. چون صحیح از نظر قدماء یعنی روایتی که قابل اعتماد باشد.

ولی عرض کردیم با توجه به اینکه در زیارت حضرت سید الشهداء علیه السلام روایات صحیح السند متعددی وجود دارد، اینجا هم منظور صحت از نظر سندی است.

نکته دیگری که باید به آن توجه کرد این است که اعتماد ما بر توثیق و تضعیفی منقول است، بر اساس اصالة الحس است. این اصل در شهادت قولی جاری است و بنای عقلاء بر این است اما آیا در شهادت فعلی و عملی بر اعتماد و وثاقت هم جاری است؟

به نظر ما چنین چیزی ثابت نیست اما این احتمال مخل نیست. چون فرضا اثبات وثاقت حدسی باشد، اما حدس در قول رجالیون حجت است به ملاک حجیت قول خبره که قبلا در این مورد مفصلا صحبت کردیم و گفتیم حتی اگر قول رجالیون بر اساس حدس باشد، باز هم حجت است چرا که قول خبره حجت است و اینکه قول خبیر برای خبیر حجت نیست در جایی است که هر دو به منابع و ابزار دسترسی داشته باشند ما که در این عصر هستیم و به منابع و ابزار آنها دسترسی نداریم، باز هم قول خبره برای ما حجت است هر چند هر دو خبیر باشیم.

برچسب ها: استصحاب

چاپ