جلسه هشتاد و هفتم ۲۴ اسفند ۱۳۹۴


این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)

ادله حجیت استصحاب/ روایات: صحیحه اول زراره

بحث در سند روایت زراره بود. گفتیم روایت مضمره است و بحث در این بود که آیا این اضمار مخل به اعتبار روایت است یا نه؟ نظری را از مشهور و نظری را از مرحوم آقای صدر نقل کردیم.

اما این روایت در برخی از کلمات به صورت غیر مضمر ذکر شده است. مثلا مرحوم علامه گاهی این روایت را مضمر نقل کرده است (منتهی المطلب جلد ۱،‌ صفحه ۱۹۹) و گاهی غیر مضمر و در برخی از نقل‌ها آن را از امام صادق علیه السلام نقل کرده است (تذکرة الفقهاء، جلد ۱، صفحه ۹۳ و ۲۱۰) و در برخی از نقل‌ها از امام باقر علیه السلام نقل کرده است. (منتهی المطلب،‌ جلد ۲، صفحه ۱۴۱ و نهایة الاحکام جلد ۱، صفحه ۵۹)

و همین در کلمات دیگران هم آمده است (العقد الحسینی، صفحه ۲۳ از امام صادق علیه السلام، مشرق الشمسین صفحه ۴۴۴ از امام صادق علیه السلام، الفوائد المدنیة، صفحه ۲۹۰ از امام باقر علیه السلام، ذخیرة المعاد جلد ۱، صفحه ۱۳ عن احدهما علیهما السلام) و لذا برخی گفته‌اند شاید این اضمار در نسخ متاخر از کتب روایی اتفاق افتاده باشد.

در چنین موردی که روایت گاهی به صورت مضمر نقل شده است و گاهی به صورت مسند نقل شده است در حقیقت تعارض دو نسخه است یعنی نسخه تهذیب مردد بین مضمر و مسند خواهد بود و مجمل است و در حقیقت اشتباه حجت به لاحجت است.

شاید آنهایی که این روایت را مسند از امام صادق علیه السلام نقل کرده‌اند به این دلیل است که مرحوم شیخ این روایت را در ضمن چند سند با سند واحد نقل کرده است و روایات سابق همه منتهی به امام صادق علیه السلام است و تلقی شده است که این روایت نیز از امام صادق علیه السلام باشد.

گمان می‌رود اینکه برخی این روایت را مسندا از امام باقر علیه السلام نقل کرده‌اند به این دلیل است که مرحوم شیخ بخشی از این روایت را در خلاف از امام باقر علیه السلام نقل کرده است. (الخلاف، جلد ۱، صفحه ۱۲۴)

برخی نیز می‌گفتند این اختلاف روایت ممکن است به این دلیل باشد که در برخی روایات اجازه داده‌اند آنچه از امام صادق علیه السلام شنیده شده است از امام باقر علیه السلام نقل شود و بر عکس.

البته آن روایات منظور تجویز کذب نیست بلکه منظور نسبت مذهب به هر کدام از ائمه است نه اینکه می‌توان کذب نسبت داد.

در هر حال اگر ما کلام شیخ در خلاف را دلیل بر نقل روایت از امام باقر علیه السلام بدانیم مساله روشن است اما اگر آن را نپذیریم و روایت را مضمره بدانیم دو وجه برای آن اعتبار آن نقل کردیم. یکی اینکه کسی مثل زراره حتما قول حجت را نقل می‌کند که نظر مشهور بود و دیگری کلامی بود که از مرحوم آقای صدر نقل کردیم و حرف ایشان این بود که ظاهر نقل یک راوی شیعه این است که قول حجت و امام را نقل می‌کند و بیان مرحوم آقای صدر مبتنی بر جلالت قدر زراره نیست بلکه مبتنی بر ظاهر نقل یک راوی شیعه است.

و بیانی هم به نظر ما رسیده است و آن اینکه مرحوم شیخ این روایت را در کتاب اخبار و احادیث معصومین علیهم السلام و به عنوان حجت ذکر کرده است و این شهادت از مرحوم شیخ است که این روایت از امام معصوم علیه السلام است. و اگر این روایت از امام معصوم نبود شیخ آن را در کتابی که برای نقل روایات معصومین است ذکر نمی‌کرد و در صورت شک در اینکه آیا این شهادت مبتنی بر حدس است یا مبتنی بر حس است اصل بر شهادت از روی حس است.

هم چنین این اضمار در اثر تقطیع اتفاق افتاده است و در اثر جدا شدن روایات از یکدیگر یا بخشی از یک روایت از باقی بخش‌ها منجر به پیش آمدن این مسائل شده است و این تقطیع اختصاص به زمان خاصی ندارد بلکه حتی در زمان خود روات هم این گونه بوده است.



 نقل مطالب فقط با ذکر منبع مجاز است