جلسه شصت و چهارم ۲۸ دی ۱۳۹۵


این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)

استصحاب/ تنبیهات: فعلیت شک

بحث در اشتراط فعلیت شک در جریان استصحاب بود. سه ثمره برای این بحث مطرح کردیم. ثمره سوم در کلام مرحوم آقای صدر مذکور بود. ایشان گفتند بنابراین اینکه استصحاب جایگزین قطع موضوعی می‌شود و اخبار موقوف بر علم است، با جریان استصحاب تقدیری اخبار از مفاد آن از طرف شارع اشکالی ندارد و گرنه اخبار از حکم شارع جایز نیست.

اما این اثر مبتنی بر پذیرش آن دو مبنا ست.

تا حال ثمره اول و ثمره سوم تمام بوده است.

به نظر ما ثمره چهارمی هم می‌توان در این مساله مطرح کرد. مرحوم آخوند در بحث لاضرر کلامی را مطرح کردند و فرمودند ادله حجیت برخی اصول حاکم بر ادله اجزاء و شرایط است به حکومت واقعی و فرمودند و از جمله استصحاب.

مرحوم آخوند معتقد بودند در مثل نماز که طهارت شرط نماز است و «لاصلاة الا بطهور» هست و مفاد آن اعم از طهارت از حدث و طهارت از خبث است. ادله اصول عملیه مثل «کل شیء طاهر» یا «کل شیء حلال» یا استصحاب ناظر به توسعه در آن شرایطی است که در صحت نماز یا غیر آن اعتبار شده است.

یعنی مفاد «کل شیء طاهر» این است که این قاعده، محقق آن شرط طهارت است واقعا و لذا حتی اگر بعدا هم کشف خلاف شود نماز حقیقتا صحیح است چرا که شرط صحت واقعی نماز، اعم از طهارت واقعی و طهارت ظاهری بود و در فرض جریان قاعده طهارت، شارع واقعا مکلف را به طهارت متعبد کرده است پس شرط صحت واقعی نماز موجود بوده است.

حال در محل بحث ما اگر فرد یقین به نجاست لباسش داشته باشد و بعدا غافل شود و نماز بخواند و بعد از نماز التفات پیدا کند و در طهارت لباسش در حین نماز شک کند. اگر استصحاب تقدیری را جاری بدانیم، نماز محکوم به بطلان است چون ادله استصحاب در ادله شرایط و موانع توسعه ایجاد می‌کند پس مانع واقعی نماز اعم از نجاست واقعی و نجاست ظاهری است پس نماز فرد باطل است. اما اگر استصحاب تقدیری را جاری ندانیم و مجرای قاعده فراغ را اعم از التفات در حین عمل و غفلت در حین عمل بدانیم، نماز محکوم به صحت است.

همان طور که عکس آن نیز صادق است اگر فرد به طهارت لباسش یقین داشته است و بعد غافل شده است و بعد از نماز کشف کند که لباسش نجس بوده است در حالی که اگر قبل از نماز ملتفت می‌شد شک می‌کرد. اگر استصحاب تقدیری را جاری بدانیم نماز او صحیح است چون طهارت ظاهری داشته است ولی اگر استصحاب تقدیری جاری نباشد نمازش باطل است.

بنابراین از آثار جریان استصحاب با شک تقدیری مواردی است که در تحقق شرایط و موانع عمل شک کنیم.

بحث در تنبیه اول تمام شد. به نظر ما نیز حق با مرحوم صدر بود و در ادله استصحاب شک موضوعیت ندارد بلکه نقض با یقین دیگر اخذ شده است و لذا استصحاب تقدیری هم جاری است و گفتیم این بحث هم ثمره دارد.

هر چند اگر هم اثبات نمی‌کردیم بحث مثمر است باز هم صرف احتمال وجود ثمره برای بحث کافی است چون تا از مطلب بحث نشود نمی‌توان نتیجه گرفت بحث ثمره دارد یا ندارد.

و این بحث به استصحاب هم اختصاص ندارد بلکه در مثل قاعده طهارت و قاعده حل و ... هم جاری است.



 نقل مطالب فقط با ذکر منبع مجاز است