جلسه چهل و دوم ۱۴ دی ۱۳۹۳
احتیاط: دوران بین متباینین/ تنبیهات
گفتیم مرحوم آخوند کبرایی را ذکر کردهاند که به تبع آن به عدم وجوب احتیاط در برخی موارد مثل خروج برخی از اطراف از محل ابتلاء یا اضطرار به برخی اطراف و یا مواردی که اطراف تدریج در وجود دارند شدهاند.
مثلا زنی که دائم خون میبیند و نمیداند که ایام حیض او کدام است و ایام حیض او مردد در تمام طول ماه است. و چون شرطیت علم اجمالی فعلیت خطاب است در این مثال چون مکلف فعلیت خطاب در همه حالت را احراز نمیکند لذا علم اجمالی او متعلق به حکم فعلی نیست و لذا لازم نیست احتیاط کند و حتی مخالفت قطعی هم اشکالی ندارد و میتواند تمام ماه در مسجد باشد.
بله اگر تکلیف فعلی باشد و ظرف امتثال متاخر باشد در این صورت علم اجمالی منجز است مثلافرد نذر کرده است و نمیداند وقت امتثال نذر را در کدام یک از ایام ماه است در اینجا باید احتیاط کند چون شرط منجزیت علم اجمالی محقق است. شرط تنجیز علم اجمالی فعلیت تکلیف است و تکلیف همان طور که به امر حالی تعلق میگیرد به امر استقبالی نیز تعلق میگیرد (همان که از آن به واجب معلق تعبیر میشود) و در این نوع تدریجیات هم احتیاط لازم است و از نظر حکم عقل تفاوتی بین تعلق امر فعلی به حال یا آینده نیست.
پس مرحوم آخوند قائلند علم اجمالی در تکالیف تدریجی در فعلیت، منجز نیست ولی اگر امتثال تدریجی باشد علم اجمالی منجز است.
کلام مرحوم شیخ خالی از اجمال نیست چون ایشان مثلا دفعی بودن و عدم دفعی بودن را مطرح کردهاند و شاید اصلا عدم اضافه باشد.
و احتمالا منظور ایشان هم مثل مرحوم آخوند است یعنی اگر تدریج در فعلیت باشد علم اجمالی منجز نیست اما اگر تدریج در امتثال باشد علم اجمالی منجز است.
در مقابل نظر آخوند، مرحوم روحانی میفرمایند علم اجمالی نه در تدریج در فعلیت و نه در تدریج در امتثال منجز نیست و در مقابل مرحوم صدر فرمودهاند علم اجمالی همه جا منجز است چه تدریج در امتثال باشد یا تدریج در فعلیت باشد.
ما سه حالت میتوانیم تصور کنیم. گاهی تکلیف معلق بر موضوعی است که محقق نیست یعنی موضوع تکلیف هنوز در خارج محقق نشده است در این موارد خطاب آن تکلیف در حق مکلف فعلی نیست حال اینکه خطاب در حق مکلف فعلی نیست ممکن است ملاک باشد و ممکن است ملاک هم در بین نباشد و گاهی موضوع حکم در خارج فعلی است اما ظرف امتثال آن متاخر است.
به نظر میرسد جایی که خطاب فعلی شده است و موضوع تکلیف محقق است مانعی از تنجز علم اجمالی نیست. صرف اینکه ظرف امتثال آینده است نمیتواند مانع از تنجیز علم اجمالی باشد و تفاوتی ندارد ظرف امتثال دخیل در ملاک امتثال باشد یا اینکه ظرف امتثال دخیل در ملاک نباشد بلکه فقط ظرف امتثال باشد.
گاهی ظرف امتثال دخیل در ملاک امتثال است مثل اینکه حج مشروط به ماههای حج است و اگر در آن ماهها انجام نشود فایدهای ندارد. ظرف خاص دخیل در امتثال است ولی گاهی ظرف امتثال متاخر است اما دخیل در امتثال نیست مثلا معامله ربوی آینده از همین الان حرام است و آینده بودن آن دخلی در حرمت آن ندارد. معامله ربوی تمام موضوع است ولی آینده ظرف امتثال آن است.
و لذا تعجیز حتی قبل از زمان امتثال نفس جایز نیست.
اما اگر موضوع تکلیف در خارج محقق نشده باشد احتیاط لازم نیست و لذا تعجیز نفس قبل از زمان فعلیت مطابق قاعده اولیه جایز است و اشکالی ندارد و وجوب مقدمات مفوته خلاف قاعده است.