جلسه یازدهم ۱۹ مهر ۱۳۹۴


این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)

شرایط اصول/ برائت: فحص

مرحوم آخوند اشکالی را در وجوب تعلم و فحص در برخی موارد مطرح کرده‌اند و آن را جواب داده‌اند و در حقیقت فرعی از بحث مقدمات مفوته است.

اشکال این بود که به چه دلیلی فحص در واجبات مشروط قبل از تحقق شرط در مواردی که فرصت تعلم بعد از تحقق شرط وجود ندارد، لازم باشد؟ قبل از تحقق شرط که وجوبی نیست تا تعلم آن لازم باشد و بعد از تحقق شرط هم چون مکلف عاجز از انجام واجب دارد،‌ دلیلی بر وجوب تعلم ندارد.

در جواب باید گفت پنج صورت مختلف قابل تصور است:

اول: مکلف گاهی علاوه بر تمکن از امتثال تفصیلی، تمکن از امتثال اجمالی نیز دارد در این موارد وجوب تعلم ثابت است اما تعلم تعین ندارد چون وجوب تعلم طریقی است و فرضا مکلف تمکن از امتثال اجمالی هم دارد. در این مورد اشکالی در وجوب تعلم قبل از تحقق شرط نیست.

دوم: و گاهی مکلف بعد از تحقق شرط، تعلم برایش ممکن نیست اما امکان امتثال اجمالی وجود دارد. در این موارد بعد از تحقق شرط، مکلف به امتثال اجمالی است هر چند اگر قبل از تحقق شرط تعلم می‌کرد احتیاط بر او لازم نیست در این مورد هم در وجوب تعلم قبل از تحقق شرط اشکالی نیست.

سوم: و گاهی مکلف بعد از فعلیت وجوب و تحقق شرط، تمکن از تعلم ندارد و فقط تمکن از امتثال احتمالی دارد. اگر این مکلف بخواهد امتثال قطعی بکند متوقف بر تعلم است. در اینجا مکلف بعد از تحقق شرط، بدون تعلم، تمکن از امتثال احتمالی دارد و اثر تعلم این است که مکلف تمکن از امتثال قطعی پیدا می‌کند در این موارد نیز عقل حکم می‌کند که چون مکلف امکان امتثال واجب در وقتش را دارد، برای احراز امتثال، تعلم قبل از تحقق شرط و وقت لازم است.

چهارم: جایی که اگر مکلف قبل از وقت و قبل از تحقق شرط تعلم نکند، داخل وقت و بعد از تحقق شرط، غافل از تکلیف خواهد بود.

در این جا نیز مرحوم آخوند می‌فرمایند وجوب تعلم قبل از وقت و قبل از تحقق شرط اشکالی ندارد چون منشأ عجز مکلف از امتثال، غفلت است و چون این غفلت به اختیار مکلف است، عقل مانعی از وجوب تعلم نمی‌بیند.

و اگر تعلم نکند و واقع فوت شود، بر واقع عقاب می‌شود چون اگر چه غافل خطاب و تکلیف ندارد اما ملاک در حق او وجود دارد و به اختیار او فوت شده است و بر همین عقاب می‌شود.

پنجم: جایی که اگر مکلف قبل از وقت و قبل از تحقق شرط تعلم نکند، داخل وقت و بعد از تحقق شرط امکان امتثال را نخواهد داشت حتی تمکن از امتثال احتمالی هم ندارد چون غافل است.

مرحوم آخوند سه بیان در این مورد مطرح کرده‌اند.

الف) بیان مرحوم اردبیلی است. ایشان فرموده‌اند در مواردی که امتثال متوقف بر تعلم قبل از وقت و قبل از شرط است، وجوب تعلم وجوب نفسی تهیئی است.

وجوب تعلم غیری نیست چون باید ذی المقدمة واجب باشد تا مقدمه آن هم واجب باشد و در اینجا ذی المقدمة‌ قبل از تحقق شرط وجوبی ندارد و بعد از تحقق شرط هم چون قدرت بر امتثالش نیست وجوب ندارد.

اما وجوب تهیئی برای دفع اشکال تعدد استحقاق عقوبت است. به این صورت که اگر مکلف در موارد دیگری ترک تعلم کرد باید دو استحقاق عقوبت داشته باشد یکی به خاطر ترک تعلم و دیگری به خاطر ترک عمل است. در اینجا هم مکلف را بر ترک واقع و تفویت ملاک عقوبت می‌کنند و نشانه وجود ملاک همین وجوب نفسی تهیئی تعلم است. از اینکه شارع قبل از تحقق شرط، مکلف را به وجوب تعلم امر کرده است کشف می‌کنیم که عمل ملاک دارد و چون ترک تعلم منجر به تفویت اختیاری ملاک می‌شود مستحق عقوبت است.

در حقیقت وجوب نفسی تهیئی، همان وجوب طریقی است از نظر ما این جواب تمام است و اشکالی ندارد.

ب) حل مشکل با واجب معلق. به این صورت که همه شروط را شرط واجب بدانیم نه شرط وجوب.

مرحوم آخوند واجب معلق را درست و معقول می‌دانند و در این صورت قبل از وقت تکلیف به عمل وجود دارد و وقت شرط واجب است.

ج) وجوب تعلم قبل از وقت و قبل از تحقق شرط مشکلی ندارد چون بنای عقلاء بر عدم عذر در مواردی که ترک عمل ناشی از ترک تعلم باشد است و در مواردی که ترک عمل ناشی از ترک تعلم باشد مکلف را مستحق عقوبت می‌دانند و شارع از این بنای عقلاء ردعی نکرده است و ملاک در استحقاق عقوبت بنای عقلاء‌ است.



 نقل مطالب فقط با ذکر منبع مجاز است