جلسه نهم ۱۵ مهر ۱۳۹۴

شروط متعاقدین: بلوغ

بحث در شرطیت بلوغ در صحت معاملات بود. گفتیم اینکه معاملات صبی فی الجمله نافذ نیست مسلم است.

در مواردی که صبی مستقلا در اموال خودش تصرف می‌کند مشهور بلکه مجمع علیه بطلان است.

مرحوم خویی عبارتی دارند که معامله مستقل صبی نافذ نیست حتی اگر ولی اذن داده باشد در مقابل مرحوم حکیم وقتی می‌فرمایند معامله مستقل صبی نافذ نیست منظورشان بدون اذن از ولی است. در کلام ایشان اذن در مقابل استقلال است اما استقلالی که در کلام مرحوم خویی ذکر شده است در مقابل اذن نیست بلکه با اذن ولی نیز جمع می‌شود.

و لذا نتیجه کلام مرحوم آقای حکیم مخالف با کلام مرحوم آقای خویی است. اگر ولی مالی را در اختیار صبی قرار دهد که بفروشد و همه چیز آن در اختیار خودش باشد (انتخاب مشتری، تعیین قیمت و ...) طبق نظر آقای حکیم بطلان معامله معلوم نیست اما طبق نظر مرحوم آقای خویی معامله باطل است.

و ما هم گفتیم به نظر ما نمی‌توان به طور مطلق به بطلان معاملات مستقل صبی حکم کرد و مفاد آیه نهی از دفع همه اموال صبی قبل از بلوغ است.

اما بحث در صورت چهارم بود. یعنی جایی که صبی غیر مستقل در معامله در اموال خودش است و از ولی نیز اذن دارد.

مشهور این معامله را باطل می‌دانند چرا که صبی را مسلوب العبارة می‌دانند. مرحوم آقای خویی این نظر را قبول ندارند.

البته باید دقت کرد در بعضی مواقع ولی معامله می‌کند و صبی فقط مبرز انشاء ولی است محل بحث ما این مورد نیست بلکه بحث جایی است که هر چند ولی مورد معامله را مشخص کرده است اما صبی انشاء عقد می‌کند به صورتی که اگر صبی انشاء نکند معامله‌ای نیست.

مثال قبل محل بحث ما نیست و صبی در حقیقت نقشی در معامله ندارد بلکه همان طور که اگر مال را با وسیله‌ای به طرف معامله برساند صحیح است اگر بچه هم برساند حتی اگر فاقد عقل هم باشد صحیح است.

در هر حال مشهور در همین صورت چهارم قائل به بطلان معامله هستند و علت آن را عموم ادله نهی از دفع اموال به صبی می‌دانند و هم چنین روایات خاصی که در این موضوع وارد شده است.

مرحوم خویی می‌فرمایند آیه دال بر عدم دفع مال به صبی و عدم استقلال صبی است اما مواردی که صبی غیر مستقل معامله انجام می‌دهد دفع مال به صبی صادق نیست تا منهی باشد و لذا معامله منتسب به ولی است. بنابراین اطلاق ادله صحت معاملات شامل این موارد هم هست و موکد صحت این معامله هم روایتی است که در کتاب نکاح وارد شده است که اگر صبی مباشر در اجرای صیغه باشد اشکالی ندارد که چون نکاح برای دیگری است در صورت بعد متعرض آن خواهیم شد.

صورت پنجم: تصرف صبی در اموال دیگران به صورت مستقل بدون اذن

این صورت نیز باطل است چون اجازه تصرف نداشته است.

صورت ششم: تصرف صبی در اموال دیگران به صورت مستقل با اذن مالک

معروف و مشهور این است که معامله صبی در این صورت هم باطل است. استدلال مشهور به برخی از متون روایات است. از جمله حدیث رفع القلم از صبی.

و روایات دال بر عمد الصبی خطا

مُحَمَّدُ بْنُ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عُثْمَانَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ عَمْدُ الصَّبِيِّ وَ خَطَأُهُ وَاحِدٌ‌ (تهذیب الاحکام جلد ۱۰ صفحه ۲۳۳)

به این روایات تمسک کرده‌اند که صبی مسلوب العبارة است.

آیه شریفه قرآن در این مورد جاری نیست چون مورد آیه اموال خود صبی است و اینجا بحث ما در اموال دیگران است.

 

 

چاپ

 نقل مطالب فقط با ذکر منبع مجاز است