اعسار (ج۶-۲۴-۶-۱۴۰۰)

نوشته شده توسط مقرر. ارسال شده در فقه سال ۰۱-۱۴۰۰

گفتیم مفهوم اعسار متقوم به فقر است (هم به لحاظ ارتکاز عرفی و هم بر اساس قول اهل لغت) و عنوان فقر حتی با دارا بودن قوت ایام متعدد هم صادق است و شخص تا وقتی قوت یک سالش را نداشته باشد (بالفعل یا به حرفه و صناعت) فقیر است و لذا  به نظر ما آنچه از مستثنیات دین است قوت سال است.

و اینکه قوت یک شبانه روز استثناء باشد و بیش از آن با مفهوم اعسار مخالف باشد هیچ شاهد و دلیلی ندارد بلکه اصلا مساله قوت در هیچ کدام از ادله نیامده است (جز یک روایت که فقط کلمه قوت آمده و آن هم ظاهر در قوت یک سال است) و گفتیم حتی اگر در روایت تعبیر شده بود «قوت یومه» باز هم مراد قوت روزانه است نه قوت امروز!

بر همین اساس گفتیم بعید نیست مراد فقهایی که گفته‌اند «قوت یومه» همین باشد و بعد برخی از متاخرین دچار اشتباه شده‌اند و تصور کرده‌اند مراد آنها «قوت الیوم» یا «قوت یوم» است و بعد هم به آن تعبیر «لیله» را هم اضافه کرده‌اند. مؤکد این مطلب هم چیزی است که در بحث فطرة از ابن جنید نقل شده است که ایشان فرموده‌اند: «زكاة الفطرة على الغنيّ فرض في ماله يخرجها عن نفسه و سائر من يعوّل ممّن تجب عليه نفقته أو من تطوّع بها من صغير و كبير، حرّ و عبد، و ذكر و أنثى، ملّي أو كتابي، و على الفقير- إذا تصدّق عليه بما يتجاوز قوت يومه- انّ يخرج ذلك عنه الى غيره»

و شاهد دیگر اینکه در برخی روایات آمده است که کسی که «قوت یومه» را دارد آسوده خاطر است و روشن است که این تعبیر در مورد کسی که قوت یک شبانه روزش را دارد صدق نمی‌کند.

عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ هَارُونَ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ مَسْعَدَةَ بْنِ صَدَقَةَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص مَنْ أَصْبَحَ وَ أَمْسَى وَ عِنْدَهُ ثَلَاثٌ فَقَدْ تَمَّتْ عَلَيْهِ النِّعْمَةُ فِي الدُّنْيَا مَنْ أَصْبَحَ وَ أَمْسَى مُعَافًى فِي بَدَنِهِ آمِناً فِي سَرْبِهِ عِنْدَهُ قُوتُ يَوْمِهِ فَإِنْ كَانَتْ عِنْدَهُ الرَّابِعَةُ فَقَدْ تَمَّتْ عَلَيْهِ النِّعْمَةُ فِي الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ وَ هُوَ الْإِسْلَامُ. (الکافی، جلد ۸، صفحه ۱۴۸)

در روایت دیگر آمده است:

وَ قَالَ الرِّضَا ع مَنْ أَصْبَحَ مُعَافًى فِي بَدَنِهِ مُخَلًّا فِي سَرْبِهِ عِنْدَهُ قُوتُ يَوْمِهِ فَكَأَنَّمَا حِيزَتْ لَهُ الدُّنْيَا‌ (من لایحضره الفقیه، جلد ۴، صفحه ۴۱۹)

آیا کسی که خرج یک شبانه روزش را دارد «حِيزَتْ لَهُ الدُّنْيَا‌»؟!

پس مساله «قوت یوم» مراد قوت امروز نیست بلکه مراد قوت روزانه است. نتیجه اینکه معسر و فقیر از نظر مصداق مشترکند و کسی که فقیر باشد معسر است. بله کسی که مخارج یک سالش را داشته باشد غنی است، همان طور که کسی که مخارج یک ماهش را دارد فقیر است و حتما در این بین هم شبهه مفهومیه وجود دارد که مرجع اصل عملی است.

البته از برخی از روایات استفاده می‌شود که فقر به نداشتن مخارج سالیانه تحدید شده است.

مثل:

عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِيسَى عَنْ حَرِيزٍ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع يَقُولُ يَأْخُذُ الزَّكَاةَ صَاحِبُ السَّبْعِمِائَةِ إِذَا لَمْ يَجِدْ غَيْرَهُ قُلْتُ فَإِنَّ صَاحِبَ السَّبْعِمِائَةِ تَجِبُ عَلَيْهِ الزَّكَاةُ قَالَ زَكَاتُهُ صَدَقَةٌ عَلَى عِيَالِهِ وَ لَا يَأْخُذُهَا إِلَّا أَنْ يَكُونَ إِذَا اعْتَمَدَ عَلَى السَّبْعِمِائَةِ أَنْفَدَهَا فِي أَقَلَّ مِنْ سَنَةٍ فَهَذَا يَأْخُذُهَا وَ لَا تَحِلُّ الزَّكَاةُ لِمَنْ كَانَ مُحْتَرِفاً وَ عِنْدَهُ مَا يَجِبُ فِيهِ الزَّكَاةُ. (الکافی، جلد ۳، صفحه ۵۵۹)

و روایت دیگر مثل:

وَ سَأَلْتُهُ عَنِ الرَّجُلِ يَرْبَحُ فِي السَّنَةِ خَمْسَمِائَةِ دِرْهَمٍ وَ سِتَّمِائَةٍ وَ سَبْعَمِائَةٍ هِيَ نَفَقَتُهُ وَ أَصْلُ الْمَالِ مُضَارَبَةٌ قَالَ لَيْسَ عَلَيْهِ فِي الرِّبْحِ زَكَاةٌ‌ (الکافی، جلد ۳، صفحه ۵۲۸)

که اشعار دارد که مخارج سالیانه معیار سنجش فقر و غنی بوده است. هر چند بر اساس آنچه ما گفتیم نیازی به استدلال به این روایات و امثال آنها نیست. آنچه گفتیم بر اساس نکته‌ای است در صدق مشتق که کسی که مخارج مدت طولانی و مستمری را دارد، در آن مدت عنوان دارا و موسر بر او صدق می‌کند هر چند نسبت به بعد از آن وضعیتش مشخص نباشد و کسی که مخارج مدت طولانی و مستمری را ندارد بر او عنوان ندار و فقیر و معسر صدق می‌کند هر چند مخارج مدتی را داشته باشد.

با آنچه گفتیم که مراد از تعبیر «قوت یومه» این است که مخارج روزانه‌اش را ندارد روشن می‌شود بر اینکه کسی که خرج بیش از یک شبانه روزش را داشته باشد معسر نیست، اجماعی وجود ندارد.

مرحوم عاملی در مفتاح الکرامة فرموده است:

«إذا عرفت هذا فاعلم أنّ المعظم أهملوا استثناء الكسوة في باب الدين، و من ذكر الكسوة فإنّما ذكرها بثياب بدنه أو البدن ممّا لا يتناول كسوة عياله، و ذكروا في باب الدين استثناء قوت يوم و ليلة له و لعياله، و استثنوا في باب الفلس نفقة يوم القسمة لا غير، قالوا: و تجري عليه نفقته مدّة الحجر و نفقة من تجب عليه نفقته إلى يوم القسمة فيعطى نفقة ذلك اليوم خاصّة، و الجمع ممكن هيّن.

و لم أجد نصّا و لا فتوى في استثناء كتب العلم إلّا ما قاله المولى الأردبيلي من‌ أنّهم قد يستثنون بعض الامور المحتاج إليها غالبا مثل الكتب العلميّة لأهلها. نعم قد يقال: إذا كان قاضيا في بلد ناء عن الكتب و لا يمكنه القضاء بدونها يمكن استثناؤها كما لعلّه يرشد إليه قوله في «التذكرة»: إنّ شرط الأخذ عندنا أن لا يكون ممّا يحتاج إليه المفلّس في ضروريّات معاشه، انتهى فتأمّل فيه.

و روى المشايخ الثلاثة عن العجلي قال: قلت لأبي عبد اللّه عليه السّلام إنّ عليّ دينا- و أظنّه قال: لأيتام- و أخاف إن بعت ضيعتي بقيت و ما لي شي‌ء؟ فقال: لا تبع ضيعتك و لكن أعط بعضا و أمسك بعضا. و نحوه خبر الحظر و الوسمة، و قد يحملان على عدم الطلب المضيّق إذ قد لا يكون للأيتام وليّ يطلب على الضيق بل ينفق عليهم بالتدريج فلا ينافيان كلام الأصحاب.

و قد يستبعد استثناء مثل الفرس و الخادم و الخادمين إذا احتاج إليهما و ثياب التجمّل دون قوت أكثر من يوم و ليلة و لا وجه له، لأنّ المدار على ما كان من ضروريّات معاشه و به دوام بقائه و حياته و عدم إذلاله و مهانته، و ما زاد على نفقة اليوم و الليلة ليس له حدّ يرجع إليه كما أسمعناكه عن «التذكرة».» (مفتاح الکرامة، جلد ۱۵، صفحه ۳۱)

و بعضی کلمات ایشان عجیب است. انسان خرج امروز را نداشته باشد خواری است اما خرج فردا را نداشته باشد خواری نیست؟!

همین مساله بعدا در کلمات علماء مورد تشکیک قرار گرفته است که اینکه اگر معیار ضروریات معاش و عدم اذلال است باید مخارج سالیانه معیار باشد و بعید نیست اولین کسی که باب این تشکیک را گشوده باشد مرحوم صاحب جواهر است. ایشان گفته‌اند:

«و قد يلحق بالدار بيوت الاعراب، و بالجارية خدمة الأحرار، إذا كان من أهل ذلك، فيعزل من ماله حينئذ مقدار اجاراتهم، و ستعرف في آخر المبحث أن مدار ذلك كله العسر و الحرج، الشاملان لذلك و غيره مما يضطر إليه لمعايشه أو رفع النقص عنه.» (جواهر الکلام، جلد ۲۵، صفحه ۳۳۵)

برچسب ها: معسر, اعسار

چاپ