توریه در قسم (ج۳۶-۲۶-۸-۱۴۰۰)

مرحوم آقای خویی فرمودند اگر در قسم توریه رخ بدهد، قسم صحیح نیست چون قسمی معتبر است که مدعا، مراد جدی آن باشد. ایشان فرمودند هم اطلاقات ادله یمین چنین اقتضایی دارند و هم روایات خاص بر آن دلالت دارند و به روایت صفوان و اسماعیل بن سعد الاشعری اشاره کردند که در آنها این تعبیر آمده است: «الْيَمِينُ عَلَى الضَّمِيرِ» و این یعنی یکی از شروط قسم این است که باید با نیت و بر اساس مراد جدی باشد.

ایشان گفتند مرحوم صدوق روایت اسماعیل بن سعد را با ضمیمه‌ دیگری نقل کرده‌اند که باعث می‌شود معنای روایت تغییر کند. مرحوم صدوق در انتهای روایت گفته‌اند: «يَعْنِي عَلَى ضَمِيرِ الْمَظْلُومِ‌» که در این صورت روایت عکس آن مطلبی است که مرحوم آقای خویی بیان کرده‌اند و لذا مرحوم آقای خویی گفتند این قسمت جزو روایت نیست بلکه اجتهاد صدوق یا یکی دیگر از راویان است و فاقد اعتبار است علاوه که روایت به این سند ضعیف است.

سپس ایشان به روایت مسعدة اشاره کردند و اینکه برخی گفته‌اند مفاد آن این است که یمین مطابق نیت مظلوم واقع می‌شود و لذا قسم حتی با توریه هم صحیح و دارای اثر است. از عبارات مرحوم آقای خویی کاملا مشخص است که ایشان در این بحث به کلمات سید در ملحقات عروه ناظر است.

روایت مسعدة این است:

عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ هَارُونَ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ مَسْعَدَةَ بْنِ صَدَقَةَ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع يَقُولُ وَ سُئِلَ عَمَّا يَجُوزُ وَ عَمَّا لَا يَجُوزُ مِنَ النِّيَّةِ عَلَى الْإِضْمَارِ فِي الْيَمِينِ فَقَالَ قَدْ يَجُوزُ فِي مَوْضِعٍ وَ لَا يَجُوزُ فِي آخَرَ فَأَمَّا مَا يَجُوزُ فَإِذَا كَانَ مَظْلُوماً فَمَا حَلَفَ بِهِ وَ نَوَى الْيَمِينَ فَعَلَى نِيَّتِهِ وَ أَمَّا إِذَا كَانَ ظَالِماً فَالْيَمِينُ عَلَى نِيَّةِ الْمَظْلُومِ. (الکافی، جلد ۷، صفحه ۴۴۴)

امام علیه السلام فرموده‌اند اگر فرد مظلوم باشد قسم بر همان چیزی واقع می‌شود که او نیت کرده است و اگر ظالم باشد قسم بر همان چیزی واقع می‌شود که صاحب حق نیت کرده است و نیت خود حالف ارزش و اثری ندارد. محل استدلال فقره آخر روایت است که «وَ أَمَّا إِذَا كَانَ ظَالِماً فَالْيَمِينُ عَلَى نِيَّةِ الْمَظْلُومِ.»

مشهور این روایت را این طور معنا کرده‌اند که اگر حالف، ظالم باشد قسمی که یاد می‌کند مطابق نیست مظلوم واقع می‌شود. یعنی اگر شخص واقعا بدهکار است و قسم می‌خورد که بدهکار نیستم حتی اگر توریه کند و منظورش این باشد که مثلا چیز دیگری را بدهکار نیستم یا به شخص دیگری بدهکار نیستم، باز هم قسمش بر اساس همان نیت مظلوم و ادعای او واقع می‌شود و لذا قسم او دروغ است و همان آثار قسم دروغ را خواهد داشت.

در روایات آثار بسیار شوم و بدی بر قسم دروغ مترتب شده است:

عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ فَضَّالٍ عَنْ ثَعْلَبَةَ بْنِ مَيْمُونٍ عَنْ يَعْقُوبَ الْأَحْمَرِ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع‏ مَنْ حَلَفَ عَلَى يَمِينٍ وَ هُوَ يَعْلَمُ أَنَّهُ كَاذِبٌ فَقَدْ بَارَزَ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ.

عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِيَادٍ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ الْأَشْعَرِيِّ عَنِ ابْنِ الْقَدَّاحِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص‏ الْيَمِينُ الصَّبْرُ الْفَاجِرَةُ تَدَعُ الدِّيَارَ بَلَاقِعَ.

عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ بُنْدَارَ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ عَنْ عَلِيِّ بْنِ عُثْمَانَ‏ بْنِ رَزِينٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ فُرَاتٍ خَالِ أَبِي عَمَّارٍ الصَّيْرَفِيِّ عَنْ جَابِرِ بْنِ يَزِيدَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص‏ إِيَّاكُمْ وَ الْيَمِينَ‏ الْفَاجِرَةَ فَإِنَّهَا تَدَعُ الدِّيَارَ مِنْ أَهْلِهَا بَلَاقِعَ.

عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنْ حَنَانٍ عَنْ فُلَيْحِ بْنِ أَبِي بَكْرٍ الشَّيْبَانِيِّ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع‏ الْيَمِينُ الصَّبْرُ الْكَاذِبَةُ تُورِثُ الْعَقِبَ الْفَقْر

مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ هِشَامِ بْنِ سَالِمٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: إِنَّ يَمِينَ الصَّبْرِ الْكَاذِبَةَ تَتْرُكُ الدِّيَارَ بَلَاقِعَ.

أَبُو عَلِيٍّ الْأَشْعَرِيُّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ حَسَّانَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ عَنْ عَلِيِّ بْنِ حَمَّادٍ عَنِ ابْنِ أَبِي يَعْفُورٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: الْيَمِينُ الْغَمُوسُ‏ يُنْتَظَرُ بِهَا أَرْبَعِينَ لَيْلَةً.

عَنْهُ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ عَنْ عَلِيِّ بْنِ حَمَّادٍ عَنْ حَرِيزٍ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِهِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: الْيَمِينُ الْغَمُوسُ الَّتِي تُوجِبُ النَّارَ الرَّجُلُ يَحْلِفُ عَلَى حَقِّ امْرِئٍ مُسْلِمٍ عَلَى حَبْسِ مَالِهِ.

مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ مَالِكِ بْنِ عَطِيَّةَ عَنْ أَبِي عُبَيْدَةَ الْحَذَّاءِ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ إِنَّ فِي كِتَابِ عَلِيٍّ ع‏ أَنَّ الْيَمِينَ الْكَاذِبَةَ وَ قَطِيعَةَ الرَّحِمِ تَذَرَانِ الدِّيَارَ بَلَاقِعَ مِنْ أَهْلِهَا وَ تُنْغِلُ الرَّحِمَ يَعْنِي انْقِطَاعَ النَّسْلِ‏

عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى عَنْ طَلْحَةَ بْنِ زَيْدٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: إِنَّ الْيَمِينَ الْفَاجِرَةَ تُنْغِلُ فِي الرَّحِمِ قَالَ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ مَا مَعْنَى تُنْغِلُ فِي الرَّحِمِ قَالَ تُعْقِرُ.

(الکافی، جلد ۷، صفحه ۴۳۵ بَابُ الْيَمِينِ الْكَاذِبَة)

بنابراین مفاد روایت این است که قسم منعقد می‌شود و مطابق نیت مظلوم واقع می‌شود و توریه در آن اثری ندارد و این دقیقا خلاف مختار مرحوم آقای خویی است.

اما مرحوم آقای خویی این روایت را طور دیگری معنا کرده‌اند. ایشان فرموده‌اند مفاد روایت این است که اگر حالف مظلوم است، در قسم توریه کند و قسم مطابق توریه‌اش واقع می‌شود. مثلا کسی که از شخص دیگری قرض کرده بوده است و بدهی‌اش را پرداخت کرده است اما شاهدی ندارد، اگر بگوید بدهی‌ام را پرداخت کرده‌ام به پرداخت دین ملزم می‌شود چون اقرار به قرض گرفتن است، لذا قسم می‌خورد که من از او قرض نکردم و در آن توریه می‌کند به اینکه قرضی نکردم که پرداخت نکرده باشم. امام علیه السلام می‌فرمایند این قسم طبق توریه او و نیتش واقع می‌شود و قسم دروغ نیست و آثار قسم کذب بر آن مترتب نیست و این توریه جایز است.

اما اگر حالف ظالم است، مثل اینکه واقعا بدهکار است ولی قسم می‌خورد که بدهکار نیستم و در نیت توریه می‌کند که منظور مثلا چیز دیگری غیر از مدعا به را بدهکار نیست، مفاد روایت این است که این قسم ارزشی ندارد و فاصل خصومت نیست و ظالم باید بر اساس نیت مظلوم قسم بخورد تا اثر داشته باشد و فاصل خصومت باشد. پس روایت بر مدعای مشهور دلالتی ندارد بلکه مفاد آن این است که قسم ظالم بر اساس توریه اثری ندارد و بلکه باید بر اساس نیت مظلوم قسم بخورد تا اثر داشته باشد. پس روایت در مقام بیان این نیست که قسم بر چه چیزی واقع می‌شود بلکه در مقام بیان این است که حالف بر چه چیزی قسم بخورد. یعنی حالف نباید توریه بکند بلکه بر همان نیت مظلوم قسم بخورد. پس حالف مکلف است بر اساس نیت مظلوم قسم بخورد و توریه نکند.

اما این بیان مرحوم آقای خویی خلاف ظاهر روایت است. ظاهر روایت این نیست که حالف واجب است چه چیزی قصد بکند و چطور قسم بخورد، و گرنه کسی که ظالم است و حق مردم را ادا نمی‌کند به این تکلیف (عدم توریه در قسم) هم عمل نمی‌کند و چنانچه توریه در قسم هم صحیح باشد قسم توریه‌ای ادا می‌کند و نه حق مردم را پرداخت می‌کند و نه گناه قسم دروغ را مرتکب شده است. ظاهر روایت همان چیزی است که مشهور برداشت کرده‌اند که امام علیه السلام می‌فرمایند اگر حالف ظالم باشد، وقتی قسم بخورد، قسم طبق نیت محلوف له واقع می‌شود و لذا حتی اگر توریه هم کرده باشد این توریه اثری ندارد و قسم از نظر وضعی صحیح واقع می‌شود و البته قسم دروغ است و گناه و آثار قسم دروغ را دارد.

نتیجه اینکه توریه در قسم ارزشی ندارد و قسمی که بر اساس توریه ادا شده است اثر قضایی دارد و با آن فصل خصومت می‌شود و لذا حتی اگر حاکم به توریه حالف هم علم داشته باشد قسم صحیح است و با آن فصل خصومت می‌شود و آن توریه اثری ندارد و قسم بر اساس نیت مظلوم واقع می‌شود اما مطابق نظر مرحوم آقای خویی فصل خصومت حکم ظاهری است و اگر بعدا مشخص شود که فرد در قسم توریه کرده است، قسم او باطل است و به نظر ما بر اساس ظاهر این روایت، حق با مشهور است و کلام آقای خویی مخالف با ظهور روایت است.

برچسب ها: توریه در قسم

چاپ

 نقل مطالب فقط با ذکر منبع مجاز است