حرمت استمناء (ج۹۸-۲۱-۲-۱۴۰۱)

نوشته شده توسط مقرر. ارسال شده در مسائل پزشکی

گفتیم برخی از ملازمات اهدای جنین وجود دارند که حرام هستند و به برخی آنها اشاره کردیم.

یکی دیگر از این ملازمات، استمناء است.

چهار حالت مختلف برای استمناء قابل تصویر است:

اول: اخراج منی بدون تحریک جنسی و برانگیختگی شهوت که از نظر اطباء ممکن است اما معمولا در کلمات فقهاء از آن به استمناء تعبیر نمی شود.

دوم: اخراج منی با تحریک جنسی و برانگیختگی شهوت از طریق همراهی و ممارست همسر چه با تماس یا نظر بدون تماس یا شنیدن صدا (چه مستقیم و چه با وسیله مثل تلفن)

سوم: اخراج منی با تحریک جنسی و برانگیختگی شهوت بدون دخالت شخص دیگر. حال چه با اعضای بدن خودش و چه با وسایل مصنوعی

چهارم: اخراج منی با تحریک جنسی و برانگیختگی شهوت به واسطه همراهی و ممارست شخص دیگر غیر از همسر (چه غیر هم جنس و چه هم جنس)

صورت اول که تسبیب به خروج منی بدون اثاره شهوت و برانگیختگی شهوت، را در آینده بحث خواهیم کرد چون این مورد الان معمولا محل ابتلاء در درمانگاه‌ها و مراکز پزشکی نیست. صورت دوم از نظر برخی فقهاء ممنوع است و حتی مرحوم علامه در تذکره تصریح کرده است که استمناء با دست همسر حرام است. این صورت، مورد معمول در مراکز پزشکی درمان ناباروری است. صورت سوم هم استمناء مصطلح در کلمات فقهاء است.

بحث اصلی در صورت سوم و دوم است و قبل از شروع بحث به کلمات برخی فقهاء اشاره خواهیم کرد. البته بر حرمت استمناء در کلمات علمای متعددی اجماع ادعا شده است هر چند جواز آن به برخی از علمای اهل سنت منسوب است و برخی از علمای معاصر شیعه هم در حرمت آن تشکیک کرده‌اند در حالی که حرمت استمناء از ضروریات فقه شیعه و بلکه مرتکز تمام متشرعه است علاوه که ادله متعدد دیگری برای اثبات حرمت آن وجود دارد.

مرحوم شیخ در تهذیب در کتاب حدود برای استمناء باب مستقلی در کنار اتیان بهائم و اموات اختصاص داده است. (تهذیب الاحکام، جلد ۱۰، صفحه ۶۰)

مرحوم شیخ مفید در مقنعه فرموده است:

و إذا استمنى الرجل بيده و هو أن يعبث بذكره حتى يمني كان عليه التعزير و تضرب يده التي فعل بها ذلك و لا ينتهي في تعزيره بالضرب إلى الحد في الفجور.

و قد روي أن رجلا استمنى على عهد أمير المؤمنين ع فرفع خبره إليه فأمر بضرب يده بالدرة حتى احمرت ثم سأل عنه أ متأهل هو أم عزب فعرف أنه عزب فأمره بالنكاح فأخبره بعدم الطول إليه بالفقر فاستتابه مما فعل و زوجه و جعل مهر المرأة من بيت المال‌

و الشهادة على المستمني تقوم برجلين مسلمين عدلين كما قدمنا ذكره و لا تقبل في ذلك شهادة النساء‌ (المقنعة، صفحه ۷۹۱)

ابوالصلاح حلبی در الکافی:

و منها ما يوجب التعزير و هو إتيان البهائم و الاستمناء و التعريض بالسب و مواقعة ما ذكرناه من القبائح و الإخلال ببعض الواجبات العقلية أو السمعية. (الکافی فی الفقه، صفحه ۲۶۳)

و در جای دیگری گفته است:

فصل فيما يحرم من النكاح‌

تحريم الاستمتاع بالمباشرة على ضروب ستة:

منها تحريم ذلك بما عدا النساء، و منها بهن من غير عقد و لا ملك يمين، و منها بهن بعدهما في حال دون اخرى، و منها تحريمه بأعيان منهن بهما على كل حال، و منها تحريمه معهما في حال دون حال، و منها تحريم ذلك عليهن بعض ببعض.

الضرب الأول: التلوط بالغلمان و مباشرتهم بضم أو تقبيل أو اضطجاع، و إتيان جميع البهائم، و الاستمناء. (الکافی فی الفقه، صفحه ۲۸۴)

شیخ در مبسوط بر حرمت آن اجماع ادعا کرده است:

و الاستمناء باليد محرم إجماعا‌

لقوله «إِلّٰا عَلىٰ أَزْوٰاجِهِمْ أَوْ مٰا مَلَكَتْ أَيْمٰانُهُمْ فَإِنَّهُمْ غَيْرُ مَلُومِينَ. فَمَنِ ابْتَغىٰ وَرٰاءَ ذٰلِكَ فَأُولٰئِكَ هُمُ العٰادُونَ» و هذا من وراء ذلك و روى عنه عليه السلام أنه قال ملعون سبعة فذكر فيها الناكح كفه. (المبسوط، جلد ۴، صفحه ۲۴۲)

قاضی ابن براج برای آن تعزیر بیان کرده است که تعزیر حتما ملازم با حرمت است:

«حد الاستمناء»‌ و إذا استمنى بيده و انزل، كان عليه التعزير، و ليس عليه حد في ذلك. و التعزير و التأديب في ذلك هو بحسب ما يراه الامام. و عن أمير المؤمنين عليه السلام، انه ضرب يد من فعل ذلك حتى احمرت، و استتابه و زوجه من بيت المال (المهذب، جلد ۲، صفحه ۵۳۴)

ابن حمزه در وسیله گفته است:

و من استمنى بيده عزر بما دون التعزير في الفجور أو ضربت يده بالدرة حتى تحمر و إذا عزر في ذلك ثلاث مرات قتل الرابعة‌ (الوسیلة الی نیل الفضیلة، صفحه ۴۱۵)

قطب راوندی هم در فقه القرآن می‌گوید:

و الاستمناء باليد محرم إجماعا لقوله تعالى إِلّٰا عَلىٰ أَزْوٰاجِهِمْ أَوْ مٰا مَلَكَتْ أَيْمٰانُهُمْ فَإِنَّهُمْ غَيْرُ مَلُومِينَ فَمَنِ ابْتَغىٰ وَرٰاءَ ذٰلِكَ فَأُولٰئِكَ هُمُ العٰادُونَ و هذا وراء ذلك و عنه ع ملعون سبعة و ذكر فيها الناكح كفه‌ (فقه القرآن، جلد ۲، صفحه ۱۴۴)

ابن ادریس در سرائر:

و من استمنى بيده حتى انزل، كان عليه التعزير و التأديب بما دون الحد الكامل.

و قد روى أن أمير المؤمنين عليه السّلام ضرب يد من فعل ذلك، حتى احمرت، و زوّجه من بيت المال، و استتابه من ذلك الفعال. (السرائر الحاوی، جلد ۳، صفحه ۴۷۱)

و در جای دیگری هم به تعزیر بر آن تصریح کرده است. (السرائر الحاوی، جلد ۳، صفحه ۵۳۶)

کیدری در اصباح الشیعة:

و الاستمناء باليد محظور. (اصباح الشیعة، صفحه ۴۳۱)

علامه در تذکرة فرموده است:

مسألة يحرم الاستمناء باليد‌

عند علمائنا و هو قول اكثر اهل العلم لقوله تعالى وَ الَّذِينَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حٰافِظُونَ* الى قوله تعالى فَمَنِ ابْتَغىٰ وَرٰاءَ ذٰلِكَ فَأُولٰئِكَ هُمُ العٰادُونَ* و هذا مما وراء ذلك و لما رواه العامة عن النّبيّ ص انه قال ملعون ستة فذكر فيه ناكح يده و من طريق خاصّة قول الصادق ع ان امير المؤمنين ع اتى برجل عبث بذكره فضرب يده حتى احمرّت ثم زوّجه من بيت المال و عن الباقر ع قال اتى علىّ ع برجل عبث بذكره حتى انزل فضرب يده الدّرّة حتى احمرت و لا اعلم الا قال و زوجه من بيت مال المسلمين و اقامة هذا الحد عليه تقتضى تحريمه و لان في ذلك قطع النسل فاشبه اللواط و روى عن ابن عمر و انه قال ذلك فاعل بنفسه و قال ابن عباس نكاح الامة خير منه و هو جنس من الزنا و حكى ابن المنذر عن عمرو بن دينار انه رخص فيه و به قال احمد بن حنبل لأنه اخراج فضلة من البدن فاشبه الفصّاد و يخالف الفصّاد بما ذكرناه و ذكر القاضى ابن كح من الشافعية انه فيه توقفا للشافعى في القديم و المذهب عندهم التحريم‌

تذنيب‌

كما يحرم ان يستمنى بيده كذا بحرم ان يستمنى بيد زوجته و جاريته لان المقتضى للتحريم آت هنا و جوزه الشافعى كما تستمتع بسائر بدنها‌ (تذکرة الفقهاء، الطبعة القدیمة، صفحه ۵۷۷)

از ذکر باقی کلمات خودداری می‌کنیم تا صاحب جواهر که ایشان فرموده است:

المسألة الثانية: من استمنى بيده أو بغيرها من أعضائه عزر لأنه فعل محرما بل كبيرة ... نعم الظاهر عدم البأس به في تفخيذ الزوجة و الأمة و نحوه من الاستمناء بين إليتيها و نحوهما، للأصل و قوله تعالى «إِلّٰا عَلىٰ أَزْوٰاجِهِمْ» و غيره و إن كان الأولى تركه أيضا. (جواهر الکلام، جلد ۴۱، صفحه ۶۴۷)

مرحوم آقای خویی در جواب سوال از تخیل به قصد اسمتناء فرموده‌اند:

التخيّل بقصد الاستمناء جائز أم لا؟

الخوئي: نعم يحرم، و اللّٰه العالم. (صراط النجاة، جلد ۳، صفحه ۲۵۹)

و در مورد استمناع با زوجه فرموده‌اند:

ما هي حدود الاستمتاع بالزوجة، فهل يجوز له أن يفكّر بها بشهوة بحيث يمني، أو يخاطبها عبر جهاز التلفون فيستمني بذلك؟

الخوئي: لا يجوز الاستمناء بذلك، و لو بسبب التفكر أو المكالمة معها في التلفون، و اللّٰه العالم. (صراط النجاة، جلد ۳، صفحه ۲۵۳)

به نظر ما در حرمت صورت سوم شکی نیست و ادله آن را بررسی خواهیم کرد اما در صورت دوم باید تفصیل داد و موارد مباشرت با همسر (چه لمس و تماس یا دیدن و شنیدن) حرام نیست اما موارد غیر مباشرت با همسر مثل شنیدن صدا با تلفن یا تماس تصویری و ... حرام است.

در اینجا به ادله حرمت استمناء اشاره خواهیم کرد:

از آیات شریفه قرآن علاوه بر آیه شریفه وَ الَّذِينَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حَافِظُونَ إِلاَّ عَلَى أَزْوَاجِهِمْ أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُمْ فَإِنَّهُمْ غَيْرُ مَلُومِينَ فَمَنِ ابْتَغَى وَرَاءَ ذٰلِكَ فَأُولٰئِكَ هُمُ العَادُونَ (المومنون ۵ تا ۷ و المعارج ۲۹ تا ۳۱)

علاوه بر این آیه، آیه غضّ بصر نیز بر این مطلب دلالت خواهد داشت که توضیح آن خواهد آمد.

برچسب ها: اهدای جنین, اهدای اسپرم, اهدای تخمک, استمناء, خود ارضایی, الخضخضة, جلد عمیرة, العادة السریة

چاپ