جمل خبری مستعمل در انشاء (ج۴۰-۲-۹-۱۳۹۹)
مرحوم آخوند فرمودند جمل خبری مستعمل در مقام انشاء در همان معنای حکایت از وقوع استعمال شدهاند اما به داعی انشاء و عدم رضایت به ترک.
در مقابل برخی معتقدند این جملات همان طور که میتوانند در وجوب استعمال شوند ممکن است در استحباب یا جامع بین وجوب و استحباب استعمال شوند و لذا این جملات مجمل خواهند بود.
نظر سوم این است که جمل خبری مستعمل در مقام انشاء در همان حکایت از وقوع استعمال شدهاند و داعی هم همان اخبار است (بر خلاف نظر مرحوم آخوند) اما این اخبار از مقید است مثلا «یعید الصلاة» اخبار از وقوع خارجی است اما این وقوع خارجی مقید است به اینکه اگر قصد امتثال داشته باشد و این معنا به تلازم بر طلب هم دلالت دارد.
قبلا تذکر دادیم مرحوم آخوند داعی را جزو معنای مستعمل فیه نمیداند هر چند لفظ بر آن هم دلالت دارد اما این دلالت به استعمال نیست. همان طور که امر حتما بر اینکه داعی بعث و تحریک است دلالت میکند اما داعی بعث و تحریک مستعمل فیه امر نیست همان طور که جزو موضوع له هم نیست. در جمل خبری مستعمل در مقام انشاء هم داعی خارج از مستعمل فیه و موضوع له است. با این حال استعمال جمل خبری در حکایت و اخبار به داعی انشاء مجازی است و اگر چه معانی مجازی متعددند اما وجود مناسبت بیشتر بین معنای حقیقی و معنای وجوب موجب میشود با قرینه صارف از معنای حقیقی، این جمل بر وجوب حمل شوند (این مناسبت بیشتر و اقرب مجاز بودن به حسب ظهور است و در دوران بین معانی مجازی متعدد لفظ حتما بر اقرب مجازاتی که موافق با ظهور باشد حمل میشود) و بلکه دلالت آنها بر وجوب از دلالت امر بر وجوب هم آکد است. (به همان نکتهای که در جلسه قبل عرض کردیم که استعمال امر در استحباب با قرینه صحیح است (از نظر مشهور) ولی استعمال جمل خبری مستعمل در مقام انشاء در استحباب خیلی خلاف ظاهر است بلکه در مستحبات معمولی شاید حتی غلط هم باشد و لذا دلالت این جمل بر وجوب آکد از دلالت صیغه امر بر وجوب است.)
اشکالی مطرح شد که اگر مدلول استعمالی جمل خبری در مقام انشاء همان حکایت و اخبار از وقوع خارجی باشد لازمه آن کذب است.
مرحوم آخوند جواب دادند که ملاک در کذب مقصود تفهیمی است نه مدلول استعمالی. یعنی اگر مقصود تفهیمی خلاف واقع باشد کلام کذب خواهد بود و چون داعی و مقصود تفهیمی در این جا، انشاء وجوب است به کذب هم متصف نخواهد شد.
مرحوم آخوند میفرمایند:
«فإن تلك النكتة إن لم تكن موجبة لظهورها فيه فلا أقل من كونها موجبة لتعينه من بين محتملات ما هو بصدده فإن شدة مناسبة الإخبار بالوقوع مع الوجوب موجبة لتعين إرادته إذا كان بصدد البيان مع عدم نصب قرينة خاصة على غيره فافهم.»
آنچه گفتیم اگر موجب ظهور جمل خبری در وجوب نباشند حداقل موجب تعین وجوب خواهد بود و در این صورت امر دائر است بین اینکه اراده استعمالی به همین متعین تعلق گرفته باشد یا به مجمل و اصل بیان اقتضاء میکند لفظ در وجوب به کار رفته باشد پس این اصل ظهور را میسازد. این همان اصلی است که بارها گفتهایم که اگر امر دائر بین تعیین و تردید باشد اصل بیان و عدم تردید و اجمال است. پس خود این تعین ظهور نمیسازد بلکه مقدمات حکمت ظهور میسازد.
توضیح بیشتر مطلب: برای اطلاق امر به یکی از این دو امر نیاز داریم: اجمال اثباتی یا تقیید ثبوتی.
اینکه گفته میشود اطلاق مقتضی عدم تقیید است از این جهت است که به حسب ثبوت، تقیید نیازمند به جعل است و تناسب بین مقام اثبات و مقام ثبوت اقتضاء میکند که اگر در مقام اثبات تقییدی نبود در مقام ثبوت هم تقیید نیست. عدم تقیید در مقام ثبوت مستلزم اطلاق در مقام اثبات است و اطلاق و عدم تقیید در مقام اثبات کاشف از عدم تقیید در مقام ثبوت است.
اما گاهی منشأ اطلاق اجمال اثباتی است نه تقیید ثبوتی. یعنی چون در فرض عدم تقیید در مقام اثبات لفظ دائر بین اجمال و تعین میشود و اجمال خلاف اصل است، لفظ بر تعیین حمل میشود. بنابراین در دوران امر بین اجمال و تعین لفظ بر اساس اصل بیان و مقدمات حکمت بر معنای متعین حمل میشود.
از همین مطلب تفاوت دلالت صیغه امر بر وجوب بر اساس اطلاق و دلالت جمل خبری مستعمل در مقام انشاء بر وجوب بر اساس اطلاق معلوم میشود. دلالت اطلاق صیغه امر بر وجوب بر اساس همان عدم تقیید ثبوتی است یعنی چون استحباب نیازمند قرینه است اطلاق در مقام اثبات کاشف از عدم تقیید در مقام ثبوت است اما دلالت جمل خبری مستعمل در مقام انشاء بر اساس اطلاق از جهت اطلاق اثباتی و دوران بین اجمال و تعیین است.
برچسب ها: جمل خبری