تبدیل امتثال (ج۱۱۳-۷-۱-۱۴۰۰)

نوشته شده توسط مقرر. ارسال شده در اصول سال ۱۴۰۰-۱۳۹۹

مرحوم آخوند فرمودند به حسب مقام ثبوت تبدیل امتثال فی الجملة ممکن است و آن در جایی است که فعل مکلف، علت تامه تحقق غرض مولی نباشد. اما کشف اینکه فعل مکلف از قبیل علت تامه است یا غیر آن، برای ما از غیر جهت بیان شارع ممکن نیست. بنابراین اگر به حسب مقام اثبات، بر مشروعیت تبدیل امتثال دلیل داشته باشیم، به همان دلیل اخذ می‌کنیم چرا که تبدیل امتثال امتناع عقلی ندارد بر خلاف کسانی که تبدیل امتثال را عقلا ممتنع می‌دانند که در این صورت باید چنین دلیلی را توجیه و تأویل کنند.

هم چنین در موارد شک در اینکه فعل مکلف از قبیل علت تامه است یا غیر آن، تبدیل امتثال به عنوان احتیاط و رجا ممکن است. و روشن است که در این صورت به نمازی که به عنوان تبدیل امتثال انجام می‌شود، اقتداء صحیح نیست چون جواز تبدیل امتثال به عنوان احتیاط موجب مشروعیت اقتداء نیست. یا اگر مکلف به عنوان احتیاط در تبدیل امتثال به احرام حج یا عمره محرم شود، نمی‌تواند با چنین احرامی داخل در حرم شود چون در تحقق احرام شک دارد و شبهه حکمیه انعقاد احرام است. مثلا کسی که به عنوان احتیاط کسی را برای حج نائب کند، اگر نائب حج نیابی را قصد کند به این معنا که چه بر منوب عنه واجب باشد یا نباشد، در این صورت احرام منعقد می‌شود اما اگر نائب حجة الاسلام از طرف منوب عنه را قصد کند، در این صورت انعقاد احرام معلوم نیست چون احتمال دارد امری به حجة الاسلام وجود نداشته باشد و لذا در مشروعیت احرام شک دارد. بنابراین حتی اگر خود شخص به عنوان احتیاط، حجة الاسلام انجام دهد، دخول او در حرم جایز نیست مگر اینکه بر صحت عمل سابق حجت و دلیلی نداشته باشد.

پس اگر حکم و اثر بر احراز مشروعیت عمل مترتب باشد و انجام عمل احتیاطی برای ترتب آن اثر کافی نباشد، مساله تبدیل امتثال دارای ثمره الزامی خواهد بود.

مرحوم ایروانی و به تبع ایشان مرحوم آقای صدر مطلبی را دارند که از آن صرفا برای توجیه مواردی که بر تبدیل امتثال دلیل وجود دارد کاربرد دارد. ایشان در مقابل وجوه مختلفی که ما در جلسات قبل برای تکرار عمل مطرح کردیم (امتثال بعد از امتثال، تبدیل امتثال، امتثال به مجموع) یک صورت دیگر تصویر کرده‌اند و آن اینکه امتثال متاخر، هدم امتثال سابق باشد. آنچه ما قبلا در مساله تبدیل امتثال بیان کردیم، اعراض و رفع ید از امتثال سابق است اما آنچه در کلام ایشان به عنوان هدم امتثال آمده است، به این معنا ست که عمل به شرط متاخر عدم اتیان به فرد افضل مشروط باشد. در نتیجه اتیان فرد افضل موجب می‌شود عمل سابق باطل باشد و اصلا امتثال نباشد و لذا عمل دوم، امتثال بعد از امتثال نیست بلکه امتثال ابتدایی است.

مرحوم آقای صدر فرموده‌اند هدم امتثال غیر از تبدیل امتثال است و ایشان مثال مرحوم آخوند را خلط بین این دو حساب کرده‌اند. چرا که در فرض طلب آب توسط مولی، مامور به صرف آب آوردن نیست تا گفته شود عبد می‌تواند بعد از اینکه آب آورد آن را تبدیل کند و این از موارد تبدیل امتثال است بلکه مامور به آب آوردن و حفظ آن تا زمان شرب است و لذا اگر آبی که آورده است حفظ نشود، اصلا امتثال نکرده است و آبی که برای مرتبه دوم می‌آورد امتثال ابتدایی است. و در جایی دیگر کلام مرحوم ایروانی را بیان کرده‌اند و فرموده‌اند اگر جایی مامور به مشروط به این باشد که فرد افضلی بعد از آن اتیان نشود، اگر مکلف فرد افضل را اتیان کند، فعل اول اصلا مصداق مامور به و امتثال نخواهد بود.

به نظر ما این کلام محقق ایروانی نهایتا می‌تواند توجیه کننده ادله وارد شده در جواز تبدیل امتثال در بعضی موارد خاص باشد و نمی‌تواند مساله تبدیل امتثال را در موارد دیگری که مثال زدیم توجیه کند لذا از این جهت شبیه کلام مرحوم آخوند است و نه کلام مرحوم آخوند و نه کلام مرحوم محقق ایروانی، نمی‌توانند به حسب مقام اثبات، صحت تبدیل امتثال را اثبات کنند بلکه صرفا یک تصویر ثبوتی از معقولیت تبدیل یا هدم امتثال است.

در هر حال ما کلام مرحوم آخوند را صحیح دانستیم و اشکالاتی که به کلام ایشان وارد شده بود مندفع بود.

بحث بعدی بحث از مواردی است که به عنوان تبدیل امتثال در شریعت موجود است و اگر این موارد اثبات شوند، نهایتا می‌تواند نشانه معقولیت تبدیل امتثال باشد نه اینکه بر اساس آن به بتوان به قاعده‌ای در مقام اثبات رسید.

دو مورد به عنوان موارد تبدیل امثتال ذکر شده است:

اول: نماز آیات. در بعضی از نصوص معتبر این طور آمده است که اگر مکلف قبل از اتمام آیه (خسوف یا کسوف) از نماز فارغ شود، مستحب است که نماز آیات را اعاده کند.

مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنْ فَضَالَةَ عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ عَمَّارٍ قَالَ: قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع‏ صَلَاةُ الْكُسُوفِ إِذَا فَرَغْتَ قَبْلَ‏ أَنْ‏ يَنْجَلِيَ‏ فَأَعِد (وسائل الشیعة، جلد ۷، صفحه ۴۹۸)

مفاد این روایت این است که اگر نماز قبل از برطرف شدن گرفتگی خورشید تمام شود، اعاده نماز مطلوب است. گفته شده است این به معنای مشروعیت تبدیل امتثال است چرا که به اعاده امر شده است.

دوم: اعاده نمازی که فرادی خوانده شده است به جماعت. که در روایات مذکور است که اعاده مستحب است و خداوند خودش بهترین آنها را اختیار می‌کند.

آیا این دو مورد از موارد تبدیل امتثال است یا از موارد استحباب تکرار عمل است؟ تبدیل امتثال یعنی عمل دوم، امتثال همان امر متعلق به طبیعت باشد و فعل دوم امتثال باشد اما استحباب اعاده و تکرار یعنی امر متعدد وجود دارد. عمل اول امتثال امر الزامی است و عمل دوم امتثال امر استحبابی دیگری است. و روشن است که این از موارد تبدیل امتثال نیست بلکه امتثال اوامر متعدد است که شکی در معقولیت آن و حتی وقوع آن هم وجود ندارد.

به نظر ما در مساله نماز آیات، روشن است که از موارد تبدیل امتثال نیست بلکه از موارد استحباب تکرار عمل است.

اما در مورد اعاده نماز به جماعت که روایات متعددی دارد در جلسه آینده بحث خواهیم کرد.

برچسب ها: تبدیل امتثال, هدم امتثال, اعاده نماز فرادی به جماعت

چاپ