تبدیل امتثال (ج۱۱۵-۱۰-۱-۱۴۰۰)
بحث در مشروعیت تبدیل امتثال در نمازی که فرادی خوانده شده است به جماعت بود. گفتیم پنج طایفه روایت در این مساله وجود دارد. طایفه اول و دوم را نقل کردیم و گفتیم این روایات بر تبدیل امتثال دلالت ندارند بلکه مفاد آنها استحباب تکرار عمل است.
طایفه سوم روایاتی است که مضمون آنها این است که اگر مکلف نمازش را به جماعت اعاده کند، خداوند آن را که بهتر است انتخاب میکند. مرحوم صدوق بعد از ذکر برخی از آن روایات به صورت مرسل روایت دیگری نقل کرده است:
وَ قَدْ رُوِيَ أَنَّهُ يُحْسَبُ لَهُ أَفْضَلُهُمَا وَ أَتَمُّهُمَا (من لایحضره الفقیه، جلد ۱، صفحه ۳۸۴)
ممکن است از این روایت برداشت شود که افضل دو نماز برای او حساب میشود به این معنا که افضل آنها به عنوان امتثال و مامور به حساب میشود.
اما در مقابل ممکن است گفته شود روایت در مقام احتساب اجر و ثواب است نه در مقام احتساب امتثال و مساله احتساب اجر ربطی به تبدیل امتثال ندارد چرا که مفاد روایت این است که اگر چه امر با فعل اول ساقط شده است اما هنوز امکان اجر بیشتر وجود دارد و اگر در نماز اول برخی از مستحبات و آداب را رعایت نکرده باشد میتواند در نماز جدید آنها را رعایت کند. در حقیقت تدارک برخی فضایل فائته در نماز دیگری است و نماز دوم امتثال امر نیست چون امر ساقط شده است بلکه یک امر استحبابی دارد که زمینه تدارک کمالات و فضائل فوت شده را فراهم میکند.
مرحوم آقای صدر گفتهاند این احتمال خلاف ظاهر روایت است و سیاق روایت احتساب اجر نیست بلکه ظاهر روایت احتساب امتثال است و اینکه روایت ناظر به جانب وظیفه است. علاوه که اگر ناظر به جانب اجر و ثواب باشد، چرا هر دو نماز ثواب نداشته باشند؟ وقتی هر دو نماز به عنوان انقیاد محقق شدهاند و خود روایت هم فرض کرده است که هر دو نماز فضیلت دارند باید هر دو ثواب داشته باشند در حالی که ظاهر روایت این است که فقط افضل دو نماز، محسوب میشود مگر اینکه کسی بگوید منظور روایت این است که آن ثواب خاص نماز فریضه بر افضل آنها مترتب است که ایشان میفرمایند این احتمال بعد بیشتری دارد چون اولا باید مراد از احتساب، احتساب اجر باشد و منظور از اجر و ثواب هم آن ثواب خاص نماز فریضه باشد.
خود ایشان گفتهاند با قطع نظر از ضعف سند روایت، میتوان گفت روایت مربوط به موارد هدم امتثال است که با تبدیل امتثال متفاوت است. یعنی نماز اول مشروط به شرط متاخر است و آن اینکه فرد افضل اتیان نشود.
به نظر ما هم روایت بر تبدیل امتثال دلالت ندارد چون ممکن است نایب فاعل یحسب، همان نماز دوم باشد یعنی نماز دوم افضل و اتم دو نماز است که در این صورت مفاد همان طایفه قبل است که ثواب نماز جماعت در نماز دوم است و بیست و پنج درجه ثواب دارد.
شاهد آن هم اینکه مرحوم صدوق این روایت را بعد از آن روایات ذکر کرده است. در نتیجه مفاد این روایت این است که نماز دوم، نماز افضل است نه اینکه افضل از دو نماز حساب میشود. پس مکلف اگر نمازش را به جماعت اعاده کند، نماز دوم او افضل و اتم است و این ترغیب به انجام نماز دوم است. اشکال نشود که در این صورت باید فعل به صورت مونث ذکر میشد چون مساله تذکیر و تانیث سهل است و میتوان نایب فاعل را فعل نماز دوم دانست.
در نتیجه این روایت بر جواز تبدیل امتثال دلالت ندارد.
اما روایت دیگری در همین طایفه وجود دارد که این توجیه در آن جا ندارد:
عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ سَهْلِ بْنِ زِيَادٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْوَلِيدِ عَنْ يُونُسَ بْنِ يَعْقُوبَ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع أُصَلِّي ثُمَ أَدْخُلُ الْمَسْجِدَ فَتُقَامُ الصَّلَاةُ وَ قَدْ صَلَّيْتُ فَقَالَ صَلِّ مَعَهُمْ يَخْتَارُ اللَّهُ أَحَبَّهُمَا إِلَيْهِ. (الکافی، جلد ۳، صفحه ۳۷۹)
آنچه گفتیم در این روایت قابل طرح نیست و ظاهر روایت این است که خداوند احب الصلاتین را به عنوان امتثال اختیار میکند و احتمال اینکه مراد احتساب اجر باشد خلاف ظاهر است. پس مفاد این روایت امکان امتثال به فعل دوم است اما اینکه از باب تبدیل امتثال است یا هدم امتثال اول؟ روایت در هیچ کدام ظاهر نیست و لذا از این طایفه هم نمیتوان مشروعیت تبدیل امتثال را استفاده کرد.
البته هر دو روایت هم از نظر سند ضعیف بودند اما اگر دلالت آنها تمام بود، احتمال داشت گفته شود این روایات حاکی از معقولیت تبدیل امتثال در اذهان روات داشته است هر چند امام علیه السلام هم نفرموده باشند و همین برای رد استحاله تبدیل امتثال کافی است.
طایفه چهارم روایاتی که در مورد اعاده نمازی که فرادی خوانده شده است به جماعت است با قطع نظر از اینکه جماعت دوم، جماعت مخالفین باشد بلکه جماعت با امام عادل را هم شامل است.
مُحَمَّدُ بْنُ إِسْمَاعِيلَ عَنِ الْفَضْلِ بْنِ شَاذَانَ وَ عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ جَمِيعاً عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ حَفْصِ بْنِ الْبَخْتَرِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فِي الرَّجُلِ يُصَلِّي الصَّلَاةَ وَحْدَهُ ثُمَ يَجِدُ جَمَاعَةً قَالَ يُصَلِّي مَعَهُمْ وَ يَجْعَلُهَا الْفَرِيضَةَ. (الکافی، جلد ۳، ۳۷۹)
وَ رَوَى هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ عَنْهُ ع أَنَّهُ قَالَ: فِي الرَّجُلِ يُصَلِّي الصَّلَاة وَحْدَهُ ثُمَّ يَجِدُ جَمَاعَةً قَالَ يُصَلِّي مَعَهُمْ وَ يَجْعَلُهَا الْفَرِيضَةَ إِنْ شَاءَ (من لایحضره الفقیه، جلد ۱، صفحه ۳۸۳)
متن دو روایت شبیه هم است و فقط در یکی «إِنْ شَاءَ» مذکور است و بعید نیست مخفف «ان شاء الله» بوده باشد که در این صورت بیان حکم الهی است و ربطی به انتخاب مکلف ندارد نه اینکه مراد مشیت مکلف باشد هر چند این صرف احتمال است و نمیتواند در مقابل حجیت خبر ثقه قرار بگیرد. تفاوت این روایات با روایات سابق این است که نماز دوم را که نماز جماعت بوده است نماز فریضه خودش قرار بدهد.
البته از این روایات جواز اعاده نمازی که قبلا به جماعت خوانده شده است استفاده نمیشود بلکه فرض آنها جایی است که مکلف نماز را به صورت فرادی و تنها خوانده است.
در «يَجْعَلُهَا الْفَرِيضَةَ» احتمالات متعددی مطرح شده است که باید بررسی کرد و دید آیا برخی از آنه متعین است یا نه و خواهد آمد ان شاء الله.
برچسب ها: تبدیل امتثال, هدم امتثال, اعاده نماز فرادی به جماعت