وجوب تعلم و تحصیل معرفت (ج۳۳-۲۲-۸-۱۴۰۰)
گفتیم سه صورت اصلی در بحث وجوب تعلم قابل تصور است.
اول: وجوب ذی المقدمه فعلی باشد.
دوم: وجوب ذی المقدمه مشروط به شرطی باشد که در آینده حتما محقق میشود.
سوم: وجوب فعلی حال یا آینده ذی المقدمه مشکوک باشد.
گفتیم مرحوم آقای صدر در صورت اول سه فرض بیان کردهاند و البته این سه فرض را در صورت دوم هم آوردهاند.
فرض اول: قدرت بر امتثال متوقف بر تعلم باشد مثل اینکه قدرت بر انجام نماز متوقف بر تعلم عربی و ادای صحیح کلمات است.
به حافظه سپردن هم میتواند از همین قبیل باشد یعنی ممکن است قدرت بر انجام عمل، بر حفظ متوقف باشد مثل اینکه فرد باید اذکار نماز را حفظ کند یا سورههایی که در نماز باید بخواند را حفظ کند چون همه جا به کتاب و ... دسترسی ندارد.
فرض دوم: احراز امتثال بر تعلم متوقف است هر چند بدون تعلم هم قدرت بر انجام مأموربه واقعی وجود دارد.
فرض سوم: مواردی که نه ادای عمل و نه احراز امتثال بر تعلم متوقف نیست. مثل اینکه وقت عمل به اندازه کافی هست و فرد میتواند عمل را با تمام محتملات انجام بدهد.
ایشان در فرض اول فرمودند تعلم لازم است چون مقدمه وجود است و در نکته لزوم مقدمه وجودی تفاوتی بین مقدمات مختلف وجودی نیست.
در فرض دوم هم تعلم لازم است از باب قاعده اشتغال.
در فرض شوم هم تعلم واجب نیست چون نه ملاک مقدمه در آن وجود دارد و نه قاعده اشتغال در آن جاری است. البته با این فرض که امتثال اجمالی مجزی است و امتثال تفصیلی تعین ندارد.
صورت دوم: وجوب ذی المقدمه فعلی نیست چون مشروط به شرطی است که محقق نیست اما تحقق آن در آینده قطعی است. مثل اینکه مکلف میداند قبل از موعد حج، به او ارثی میرسد که مستطیع میشود. هر سه فرض قبل در این صورت هم قابل تصور است.
یعنی گاهی انجام ذی المقدمه در جای خودش بر تعلم متوقف است و گاهی احراز امتثال بر تعلم متوقف است مثل اینکه نمیداند معیار وقوف در مشعر، تاریخ اعلام شده از طرف حاکم است یا زمان واقعی است و در سال واحد هم امکان ندارد که دو بار در مشعر وقوف کند. و گاهی نه انجام ذی المقدمه و نه احراز امتثال بر تعلم متوقف نیستند.
در فرض اول که انجام ذی المقدمه در زمان خودش بر تعلم الان متوقف است، تعلم و تحصیل معرفت لازم است اما وجوب آن از باب لزوم انجام مقدمات مفوته است نه از باب وجوب ذی المقدمه. این تعلم مقدمه وجودی قبل از تحقق وجوب ذی المقدمه است که از آن به مقدمات مفوته تعبیر میشود.
در فرض دوم که احراز امتثال در آینده بر تعلم متوقف است، بنابر لزوم تحصیل مقدمات مفوته، تعلم لازم است اما نه به ملاک مقدمه مفوته واجب شرعی بلکه به ملاک مقدمه مفوته واجب عقلی چون احراز امتثال واجب شرعی نیست بلکه واجب عقلی است و مقدماتی که احراز امتثال بر آنها متوقف است، مقدمه واجب عقلی خواهند بود و چنانچه تحصیل آنها قبل از زمان وجوب لازم باشد مقدمه مفوته واجب عقلی خواهند بود.
در فرض سوم هم روشن است که تعلم لازم نیست.
صورت سوم که وجوب فعلی ذی المقدمه در حال یا آینده، مشکوک است نیز سه فرض دارد:
فرض اول: عدم علم به وجوب فعلی به خاطر عدم علم به کبری است. مثل اینکه میداند امروز اول ماه است اما نمیداند دعای در روز اول ماه لازم است یا نه؟ و انجام دعا در روز اول ماه متوقف بر تعلم است.
در این صورت یا بر مکلف فحص از کبری لازم است و یا باید تعلم کند و عمل را بدون فحص از کبری انجام بدهد. پس یا تعلم یا فحص بر او لازم است.
فرض دوم: عدم علم به وجوب فعلی به خاطر عدم علم به صغری است در حالی که کبری معلوم است و انجام عمل بر تعلم متوقف است. مثل اینکه فرد وجوب حج را میداند و نمیداند الان مستطیع است یا نه؟
در این صورت هم تعلم لازم نیست چون نه ملاک مقدمیت در آن هست و نه قاعده اشتغال و نه مقدمه مفوته. در شبهات موضوعیه فحص لازم نیست و با جریان اصل مؤمّن مثل استصحاب عدم تحقق صغری، احتمال وجود تکلیف اثری ندارد.
فرض سوم: کبری معلوم است و عدم تحقق صغری فعلا هم معلوم است اما تحقق شرط ذی المقدمه و تحقق صغری در آینده محتمل است که بحث خواهد آمد.
برچسب ها: تعلم