اعتبار حسی بودن در مفهوم شهادت (ج۵-۸-۷-۱۴۰۲)

بحث در مفهوم شهادت است. مرحوم نراقی گفتند کلام شارع باید بر معنای لغوی حمل شود و این ماده، معانی متعددی دارد که هیچ کدام تعین ندارند در نتیجه دلیل مجمل است و بعد از حکم به اجمال گفتند باید به قدر متیقن اکتفاء کرد که از نظر ایشان همان معنای حضور است. لذا بعد پذیرش اینکه نسبت به اداء و تحمل اجمالی وجود ندارد و موارد مختلف از این جهت معلوم است که ناظر به اداء شهادت است یا تحمل آن گفتند اما نسبت به سایر موارد باید به قدر متقین اکتفاء کرد پس اگر شک کردیم اخبار از روی یقین کافی است یا باید بر اساس دیدن و حضور باشد، قدر متقین اکتفاء به موارد اخبار بر اساس دیدن و حضور است.
و البته ما توضیح دادیم که منظور ایشان از دیدن و معاینه، دیدن با چشم نیست بلکه منظور حس است که در کلمات سایر علماء از آن به حضور هم تعبیر شده است. البته درست است که معنای شهادت به حضور در فرض تحمل شهادت است اما به نظر ما در مقام اداء هم در معنای شهادت اخبار از روی حس است.
پس ما حسی بودن را نه فقط در اعتبار شهادت معتبر می‌دانیم که در تحقق شهادت و معنای آن دخیل می‌دانیم (هر چند این حس به لحاظ آثار باشد). بله اخبار اعم است و شامل موارد خبر حدسی نیز هست. بنابراین خبر غیر حسی، اصلا شهادت نیست نه اینکه شهادت است و معتبر نیست.
البته در اعتبار خبر ثقه هم حسی بودن شرط است و لذا اخبار از روی حدس، اگر چه خبر هست اما معتبر نیست. بلکه حتی ممکن است هر خبر حسی هم حجت نباشد بلکه در اعتبار خبر لازم باشد ناشی از حواس ظاهری باشد لذا خبر بر اساس مقدمات عقلی و محاسبات ریاضی و ... مثل هیئت و ... معتبر نباشد.
در هر حال غرض این بود که خبر عادل به نحو مطلق حجت نیست بلکه خبر حسی است که حجت است و بلکه از نظر علماء هر خبر حسی هم حجت نیست و لذا اخبار منجمین بر اساس محاسبات فلکی و هیئت را معتبر نمی‌دانند در عین اینکه ضابطه خبر حسی بر آن منطبق است.
پس حس در مفهوم شهادت دخیل است همان طور که در اعتبار آن هم دخالت دارد اما در مفهوم خبر دخیل نیست هر چند در اعتبار خبر هم دخالت دارد.
و در صورت شک در اعتبار شهادت بر اساس شک در مفهوم شهادت و اینکه مطلق اخبار یقینی است یا خصوص خبر ناشی از حس، باید به قدر متیقن که همان خبر حسی است اکتفاء کرد و روشن است که در احکام وضعی برای جریان برائت از قید زائد جایی وجود ندارد و حجیت از احکام وضعی است.
اما بعد از تحقق مفهوم شهادت، در صورتی که در اعتبار قیدی شک شود، مرجع اطلاق همان دلیل اعتبار شهادت است.
تذکر این نکته هم لازم است که در موارد شک در اینکه اخبار مخبر ناشی از حس است یا حدس، اصل عقلایی حمل بر حس است و این همان اصالة الحس عقلایی است که در کلمات فقهاء مورد اشاره قرار گرفته است و تا زمانی که خلاف حسی بودن ثابت نشود، اصل این است که خبر از روی حس است و این اصل به شهادت بر موضوعات اختصاص ندارد بلکه در اخبار از احکام هم جریان دارد و فحص از حسی بودن لازم نیست هر چند ممنوع هم نیست.
نکته دیگری هم که باید مورد توجه قرار گیرد این است که خبر حسی باید متعارف هم باشد به این معنا که شذوذ نداشته باشد لذا در روایت آمده است:
أَحْمَدُ عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحَكَمِ عَنْ أَبِي أَيُّوبَ الْخَزَّازِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ: إِذَا رَأَيْتُمُ الْهِلَالَ فَصُومُوا وَ إِذَا رَأَيْتُمُوهُ فَأَفْطِرُوا وَ لَيْسَ بِالرَّأْيِ وَ لَا بِالتَّظَنِّي- وَ لَيْسَ الرُّؤْيَةَ أَنْ يَقُومَ عَشَرَةُ نَفَرٍ فَيَقُولَ وَاحِدٌ هُوَ ذَا وَ يَنْظُرُ تِسْعَةٌ فَلَا يَرَوْنَهُ لَكِنْ إِذَا رَآهُ وَاحِدٌ رَآهُ أَلْفٌ. (الکافی، جلد ۴، صفحه ۷۷)
شهادت به هلال این نیست که شخص بگوید من ماه را دیدم در حالی که شخص دیگری که همان جا را نگاه می‌کند آن را انکار کند.
پس در شهادت این هم معتبر است که در آن شذوذ نباشد و متعارف باشد. پس اخبار باید مبتنی بر امری باشد که متعارف هم آن را تصدیق کنند و گرنه اخبار مبتنی بر چیزی که متعارف آن را تصدیق نمی‌کنند (هر چند تکذیب هم نمی‌کنند) معتبر نیست هر چند شهادت بر آن صدق می‌کند و بلکه به نظر ما بنای عقلاء هم بر عدم حجیت در این موارد است.
نکته سوم اینکه نباید بین حجیت علم به نحو مطلق برای خود عالم و حجیت علم برای دیگران که همان حجیت شهادت عالم برای دیگران است نباید خلط کرد (هر چند این خلط در کلمات برخی علماء اتفاق افتاده است) و ما در بحث اعتبار علم قاضی هم تذکر دادیم که حجیت علم قاضی برای خودش دلیل بر حجیت علم قاضی در حق متخاصمین و دیگران نیست و لذا نمی‌توان حجیت علم قاضی را با حجیت ذاتی علم برای خود قاضی اثبات کرد.
مطلب بعدی که در مقدمه بحث و قبل از ورود به فصول اصلی باید مطرح شود این است که حجیت بینه در نزد شارع، ردع از اعتبار خبر واحد در موضوعات نیست.
ممکن است تصور شود حکم شارع به حجیت بینه، ردع از بنای عقلاء بر حجیت خبر ثقه واحد در موضوعات است چرا که در غیر این صورت حکم به حجیت بینه لغو خواهد بود.
بلکه برخی از علماء حتی در اطلاق اعتبار بینه در موضوعات هم تردید کرده‌اند و حجیت بینه را به خصوص مسائل قضایی اختصاص داده‌اند.
ادله‌ای مثل روایت مسعدة نیز نمی‌تواند بر حجیت بینه به نحو مطلق دلالت داشته باشد چرا که ممکن است منظور از بینه در آن روایت بینه لغوی باشد نه بینه اصطلاحی.
توضیح بیشتر مطلب خواهد آمد.

برچسب ها: شهادت, معنای شهادت, اصالت حس

چاپ

 نقل مطالب فقط با ذکر منبع مجاز است