جلسه سی و چهارم ۳۰ آذر ۱۳۹۴
قاعده لاضرر
ضرر را معنا کردیم و گفتیم ضرر اخص از حرج است و یا همان حرج است به این معنا که ضرر اوسع از حرج نیست.
همان طور که ضرر به ضیق معنا شده است حرج نیز به ضیق معنا شده است و البته باید توجه کرد که ضیق اگر چه مشکک است اما هر تکلیفی حرج نیست.
چند نکته باید مورد توجه قرار گیرد:
اول) باید دقت کرد تا بین کلمات مختلف خلط نشود. نباید بین خسارت و ضرر خلط کرد. خسارت مراتب متعددی دارد و کم شدن از سرمایه حتی اگر کم باشد خسارت است و خسارت مطلق نقصان است اما این طور نیست که هر خسارتی ضرر باشد و ضرر نقص معتد به است.
دوم) نباید بین لغات و زبانهای مختلف نیز مقایسه کرد. مثلا زبان فارسی با عربی یکسان پنداشته شود. در فارسی ضرر وضع مستقلی دارد که ممکن است متفاوت با وضع ضرر در کلام عرب باشد و به صرف اینکه در زبان فارسی ضرر به هر نقصی گفته میشود دلیل نیست که در عربی هم برای مطلق نقص وضع شده است. و در لغت عربی در معنای ضرر، ضیق و حرج وجود دارد.
سوم) منظور ما ضرر مطلق است و ضرر مضاف ممکن است معانی دیگری داشته باشد.
در برخی از کلمات آمده است که ضرر به معنای ضیق نیست چون در آیه شریفه لاتضاروهن لتضیقوا علیهن و ان کن اولات الحمل فانفقوا علیهن و اگر ضیق جزو معنای ضرر باشد آیه مستلزم تکرار خواهد بود و این نشان دهنده این است که ضیق جزو معنای ضرر نیست.
ولی این حرف ناتمام است و لاتضاروهن به معنای این است که آنها را تحت ضیق و حرج قرار ندهید اما مورد ضیق قرار دادن گاهی هدف است و گاهی از لوازم فعل است. اگر ضیق هدف باشد آیه از آن نهی کرده است اما گاهی مورد ضیق و فشار قرار دادن هدف نیست بلکه از لوازم فعل است که آیه این را نهی نمیکند. آیه میگوید هدف نباید ضیق و مشقت باشد بنابراین ضرر اگر با هدف ضیق و مشقت باشد منهی است اما اگر ضرر با هدف ضیق نباشد مورد نهی نیست هر چند مشتمل ضیق و مشقت است.