تبدیل امتثال (ج۱۱۴-۸-۱-۱۴۰۰)

بحث در مثال‌های تبدیل امتثال بود. مثال نماز آیات را گفتیم از موارد تبدیل امتثال نیست بلکه از موارد استحباب تکرار عمل است. اینکه گفته شده است متعلق امر صرف الوجود طبیعت است مقتضای اطلاق امر است و منافات ندارد که در برخی موارد تکرار عمل مطلوب باشد نه صرف الوجود طبیعت.

مثال دیگر بحث اعاده نمازی که فرادی خوانده شده است به جماعت است. گفته شده است این مورد از موارد تبدیل امتثال است و حتی ممکن است از اطلاق برخی روایات استفاده شود که کسی هم که نمازش را به جماعت خوانده است می‌تواند نمازش را مجددا به جماعت بخواند.

تذکر دادیم که حتی اگر این مثال هم از موارد تبدیل امتثال باشد، نمی‌تواند دلیل بر جواز تبدیل امتثال در سایر موارد هم باشد و اینکه در هر واجب و مامور به می‌توان امتثال را تبدیل کرد بلکه نهایتا می‌تواند اثبات کند که اصل تبدیل امتثال معقول است.

ابتدا باید به روایات مساله اشاره کنیم تا بر اساس آن بتوانیم تشخیص دهیم آیا این مورد از موارد تبدیل امتثال هست یا نه؟

به نظر پنج طایفه روایت در مساله وجود دارد:

طایفه اول: روایاتی که از آنها ترغیب به نماز جماعت با مخالفین برای کسی که قبلا نمازش را خوانده است، استفاده می‌شود و البته فقط به ماموم هم اختصاصی ندارد بلکه امام را هم شامل می‌شود یعنی مفاد آنها این است که اگر به او پیشنهاد امامت داده شود باز هم می‌تواند نمازش را به امامت بخواند.

وَ رَوَى عَنْهُ عُمَرُ بْنُ يَزِيدَ أَنَّهُ قَالَ: مَا مِنْكُمْ أَحَدٌ يُصَلِّي صَلَاةً فَرِيضَةً فِي وَقْتِهَا ثُمَّ يُصَلِّي‏ مَعَهُمْ‏ صَلَاةً تَقِيَّةً وَ هُوَ مُتَوَضِّئٌ إِلَّا كَتَبَ اللَّهُ لَهُ بِهَا خَمْساً وَ عِشْرِينَ دَرَجَةً فَارْغَبُوا فِي ذَلِكَ. (من لایحضره الفقیه، ۱، ۳۸۲)

اینکه در روایت گفته شده است بیست و پنج درجه ثواب دارد، ظاهر در این است که مراد همان ثواب نماز جماعت است و اینکه نماز با آنها اجر جماعت صحیح را دارد. شاهد از این روایت همان قسمت اول روایت است که امام می‌فرمایند با آنها نمازی را که خوانده است بخواند.

نظیر این روایت دو صحیحه از عبدالله بن سنان است.

وَ رَوَى عَبْدُ اللَّهِ بْنُ سِنَانٍ عَنْهُ ع أَنَّهُ قَالَ: مَا مِنْ عَبْدٍ يُصَلِّي‏ فِي‏ الْوَقْتِ‏ وَ يَفْرُغُ ثُمَّ يَأْتِيهِمْ وَ يُصَلِّي مَعَهُمْ‏ وَ هُوَ عَلَى وُضُوءٍ إِلَّا كَتَبَ اللَّهُ لَهُ خَمْساً وَ عِشْرِينَ دَرَجَةً.

وَ قَالَ لَهُ أَيْضاً إِنَّ عَلَى بَابِي مَسْجِداً يَكُونُ فِيهِ قَوْمٌ مُخَالِفُونَ مُعَانِدُونَ فَهُمْ يُمْسُونَ فِي الصَّلَاةِ وَ أَنَا أُصَلِّي الْعَصْرَ ثُمَّ أَخْرُجُ فَأُصَلِّي مَعَهُمْ فَقَالَ أَ مَا تَرْضَى أَنْ تُحْسَبَ لَكَ- بِأَرْبَعٍ وَ عِشْرِينَ صَلَاةً. (من لایحضره الفقیه، جلد ۱، صفحه ۴۰۷)

به نظر از این روایات تبدیل امتثال استفاده نمی‌شود بلکه از آنها مطلوبیت تکرار عمل قابل استفاده است. کسی که نمازش را خوانده است، تکرار عمل با مخالفین برای او مستحب و مطلوب است و گفتیم مساله مطلوبیت تکرار عمل، غیر از مساله تبدیل امتثال است. شاهد آن هم روایت دیگری است:

مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ يَعْقُوبَ بْنِ يَزِيدَ عَنْ مَرْوَكِ بْنِ عُبَيْدٍ عَنْ نَشِيطِ بْنِ صَالِحٍ عَنْ أَبِي الْحَسَنِ الْأَوَّلِ ع قَالَ: قُلْتُ لَهُ الرَّجُلُ مِنَّا يُصَلِّي صَلَاتَهُ فِي جَوْفِ‏ بَيْتِهِ‏ مُغْلِقاً عَلَيْهِ بَابَهُ ثُمَّ يَخْرُجُ فَيُصَلِّي مَعَ جِيرَتِهِ تَكُونُ صَلَاتُهُ تِلْكَ وَحْدَهُ فِي بَيْتِهِ جَمَاعَةً فَقَالَ الَّذِي يُصَلِّي فِي بَيْتِهِ يُضَاعِفُهُ اللَّهُ لَهُ ضِعْفَيْ أَجْرِ الْجَمَاعَةِ يَكُونُ لَهُ خَمْسِينَ دَرَجَةً وَ الَّذِي يُصَلِّي مَعَ جِيرَتِهِ يَكْتُبُ اللَّهُ لَهُ أَجْرَ مَنْ صَلَّى خَلْفَ رَسُولِ اللَّهِ ص وَ يَدْخُلُ مَعَهُمْ فِي صَلَاتِهِمْ فَيُخَلِّفُ عَلَيْهِمْ ذُنُوبَهُ وَ يَخْرُجُ بِحَسَنَاتِهِمْ. (تهذیب الاحکام، جلد ۳، صفحه ۲۷۳)

سوال راوی دقیقا از این است که اگر کسی که نمازش را فرادی خوانده است بعد به صورت جماعت بخواند، آیا این باعث می‌شود که اجر جماعت را در آن نمازش ببرد؟ و امام علیه السلام جواب داده‌اند که نمازی که فرادی خوانده است اجر و ثواب دو برابر جماعت دارد و نمازی هم که به جماعت خوانده است ثواب خودش را دارد.

جَمَاعَةٌ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنِ الْهَيْثَمِ بْنِ وَاقِدٍ عَن‏ الْحُسَيْنِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ الْأَرَّجَانِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: مَنْ صَلَّى فِي مَنْزِلِهِ ثُمَّ أَتَى مَسْجِداً مِنْ مَسَاجِدِهِمْ فَصَلَّى مَعَهُمْ خَرَجَ‏ بِحَسَنَاتِهِمْ‏. (الکافی، جلد ۳، صفحه ۳۸۰)

روشن است که مضمون این روایات تبدیل امتثال نیست بلکه استحباب تکرار و تعدد عمل است.

تذکر این نکته هم به تناسب لازم است که در روایت دیگری این طور آمده است:

محمد بن علی بن محبوب عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ الْمُغِيرَةِ عَنْ نَاصِحٍ الْمُؤَذِّنِ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع إِنِّي أُصَلِّي فِي الْبَيْتِ وَ أَخْرُجُ إِلَيْهِمْ قَالَ اجْعَلْهَا نَافِلَةً وَ لَا تُكَبِّرْ مَعَهُمْ فَتَدْخُلَ مَعَهُمْ فِي الصَّلَاةِ فَإِنَّ مِفْتَاحَ الصَّلَاةِ التَّكْبِيرُ. (تهذیب الاحکام، جلد ۳، صفحه ۲۷۰)

ظاهر روایت نشیط بن صالح و الارجانی این بود که فرد نمازش را واقعا و به قصد نماز جماعت با آنها بخواند اما ظاهر روایت ناصح الموذن این است که فرد اولا قصد نماز فریضه نکند بلکه نافله قصد کند و ثانیا به آنها اقتداء نکند.

بر فرض صحت سند روایت ناصح، بین این روایت و روایاتی که به صورت مطلق به نماز با مخالفین ترغیب کرده است منافات وجود ندارد و قابل جمعند اما با روایت نشیط منافات دارد.

روایات دیگری از همین طایفه:

وَ قَالَ لَهُ ع رَجُلٌ أُصَلِّي فِي أَهْلِي ثُمَّ أَخْرُجُ إِلَى الْمَسْجِدِ فَيُقَدِّمُونِي‏ فَقَالَ تَقَدَّمْ لَا عَلَيْكَ وَ صَلِّ بِهِمْ. (من لایحضره الفقیه، جلد ۱، صفحه ۳۸۳)

مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِيلَ قَالَ: كَتَبْتُ إِلَى أَبِي الْحَسَنِ ع أَنِّي أَحْضُرُ الْمَسَاجِدَ مَعَ جِيرَتِي وَ غَيْرِهِمْ فَيَأْمُرُونِّي بِالصَّلَاةِ بِهِمْ وَ قَدْ صَلَّيْتُ‏ قَبْلَ‏ أَنْ‏ آتِيَهُمْ وَ رُبَّمَا صَلَّى خَلْفِي مَنْ يَقْتَدِي بِصَلَاتِي وَ الْمُسْتَضْعَفُ وَ الْجَاهِلُ وَ أَكْرَهُ أَنْ أَتَقَدَّمَ وَ قَدْ صَلَّيْتُ بِحَالِ مَنْ يُصَلِّي‏ بِصَلَاتِي مِمَّنْ سَمَّيْتُ لَكَ فَمُرْنِي فِي ذَلِكَ بِأَمْرِكَ أَنْتَهِي إِلَيْهِ وَ أَعْمَلُ بِهِ إِنْ شَاءَ اللَّهُ فَكَتَبَ ع صَلِّ بِهِمْ. (الکافی، جلد ۳، صفحه ۳۸۰)

در ذهن راوی هم این بوده است که بعد از یک بار نماز خواندن، امر نماز ساقط شده است و نماز مجدد یک نماز صوری است و لذا نماز کسانی که به او اقتداء می‌کنند باطل است ولی امام علیه السلام فرموده‌اند نماز بخوان و نماز کسانی هم که اقتداء می‌کنند صحیح است.

روایت دیگر:

جَمَاعَةٌ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنْ يَعْقُوبَ بْنِ يَقْطِينٍ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي الْحَسَنِ ع جُعِلْتُ فِدَاكَ تَحْضُرُ صَلَاةُ الظُّهْرِ فَلَا نَقْدِرُ أَنْ نَنْزِلَ فِي الْوَقْتِ حَتَّى يَنْزِلُوا وَ نَنْزِلَ مَعَهُمْ‏ فَنُصَلِّيَ ثُمَّ يَقُومُونَ فَيُسْرِعُونَ فَنَقُومُ فَنُصَلِّي الْعَصْرَ وَ نُرِيهِمْ كَأَنَّا نَرْكَعُ ثُمَّ يَنْزِلُونَ لِلْعَصْرِ فَيُقَدِّمُونَّا فَنُصَلِّي بِهِمْ فَقَالَ صَلِّ بِهِمْ لَا صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِمْ. (الکافی، جلد ۳، صفحه ۳۷۰)

مراد از «نُرِيهِمْ كَأَنَّا نَرْكَعُ» یعنی وانمود می‌کنیم که نافله می‌خوانیم. مفاد این روایت هم این است که نماز دوم، مجاز است. مرحوم مجلسی در ذیل این روایت فرموده‌اند: «فالصلاة الثانية: إما نافلة، أو صورة الصلاة، أو إعادة مستحبة.»

احمد بن محمد عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحَكَمِ عَنْ سُلَيْمٍ الْفَرَّاءِ عَنْ دَاوُدَ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ رَجُلٍ يَكُونُ مُؤَذِّنَ مَسْجِدٍ فِي‏ الْمِصْرِ وَ إِمَامَهُ فَإِذَا كَانَ يَوْمُ الْجُمُعَةِ صَلَّى الْعَصْرَ فِي وَقْتِهَا كَيْفَ يَصْنَعُ بِمَسْجِدِهِ قَالَ صَلِّ الْعَصْرَ فِي وَقْتِهَا فَإِذَا كَانَ ذَلِكَ الْوَقْتُ الَّذِي يُؤَذِّنُ فِيهِ أَهْلُ الْمِصْرِ فَأَذِّنْ وَ صَلِّ بِهِمْ فِي الْوَقْتِ الَّذِي يُصَلِّي بِهِمْ فِيهِ أَهْلُ مِصْرِكَ. (تهذیب الاحکام، جلد ۳، صفحه ۲۷۶)

در هر حال این روایات بر تبدیل امتثال دلالت ندارند و بلکه مفاد آنها استحباب تکرار و تعدد عمل است.

طایفه دوم: روایاتی که مضمون آنها ترغیب به خواندن نماز با مخالفین است اما در آنها نماز دوم، نماز دیگری دانسته شده است.

محمد بن اسماعیل عَنِ الْفَضْلِ وَ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ جَمِيعاً عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِيسَى عَنْ حَرِيزٍ عَنْ زُرَارَةَ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي جَعْفَرٍ ع رَجُلٌ دَخَلَ مَعَ قَوْمٍ فِي‏ صَلَاتِهِمْ‏ وَ هُوَ لَا يَنْوِيهَا صَلَاةً فَأَحْدَثَ إِمَامُهُمْ فَأَخَذَ بِيَدِ ذَلِكَ الرَّجُلِ فَقَدَّمَهُ فَصَلَّى بِهِمْ أَ يُجْزِئُهُمْ صَلَاتُهُمْ بِصَلَاتِهِ وَ هُوَ لَا يَنْوِيهَا صَلَاةً فَقَالَ لَا يَنْبَغِي لِلرَّجُلِ أَنْ يَدْخُلَ مَعَ قَوْمٍ فِي‏ صَلَاتِهِمْ‏ وَ هُوَ لَا يَنْوِيهَا صَلَاةً بَلْ يَنْبَغِي لَهُ أَنْ يَنْوِيَهَا صَلَاةً فَإِنْ كَانَ قَدْ صَلَّى فَإِنَّ لَهُ صَلَاةً أُخْرَى‏ وَ إِلَّا فَلَا يَدْخُلْ مَعَهُمْ قَدْ يُجْزِئُ عَنِ الْقَوْمِ صَلَاتُهُمْ وَ إِنْ لَمْ يَنْوِهَا. (الکافی، جلد ۳، صفحه ۳۸۲)

مستفاد از روایت این است که نماز دوم لغو و صوری نیست بلکه یک نماز دیگر است و ظاهرش این است که نماز دیگری از همان نماز یومیه محسوب می‌شود نه اینکه یک نماز با عنوان دیگر باشد.

به نظر می‌رسد این روایت هم مانند طایفه قبل بر تبدیل امتثال دلالت ندارد بلکه مفاد آن مطلوبیت تکرار عمل است. در روایت دیگر مضمونی آمده است که با مفاد این روایت منافات دارد:

مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنِ الْقَاسِمِ بْنِ عُرْوَةَ عَنْ عُبَيْدِ بْن‏ زُرَارَةَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: قُلْتُ إِنِّي أَدْخُلُ الْمَسْجِدَ وَ قَدْ صَلَّيْتُ فَأُصَلِّي‏ مَعَهُمْ‏ فَلَا أَحْتَسِبُ‏ بِتِلْكَ الصَّلَاةِ قَالَ لَا بَأْسَ وَ أَمَّا أَنَا فَأُصَلِّي مَعَهُمْ وَ أُرِيهِمْ أَنِّي أَسْجُدُ وَ مَا أَسْجُدُ. (تهذیب الاحکام، جلد ۳، صفحه ۲۶۹)

ظاهر این روایت این است که امام علیه السلام می‌فرمایند من صورت نماز را انجام می‌دهم نه اینکه نماز باشد در حالی که در روایت زراره امام علیه السلام از این کار منع کرده بودند مگر اینکه منظور امام علیه السلام در این روایت این باشد که نماز واقعی می‌خوانم اما به آنها اقتداء نکرده‌ام در حقیقت اقتداء صوری است نه نماز و به این صورت با آن روایت منافات نخواهد داشت.

سَعْدٌ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عُثْمَانَ عَنْ عُبَيْدِ اللَّهِ الْحَلَبِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: إِذَا صَلَّيْتَ صَلَاةً وَ أَنْتَ فِي الْمَسْجِدِ وَ أُقِيمَتِ الصَّلَاةُ فَإِنْ شِئْتَ فَاخْرُجْ وَ إِنْ شِئْتَ فَصَلِّ مَعَهُمْ وَ اجْعَلْهَا تَسْبِيحاً. (تهذیب الاحکام، جلد ۳، صفحه ۲۷۹)

مفاد این روایت این است که اعاده نمازی که فرادی خوانده شده است به جماعت، لازم و واجب نیست و نماز دوم هم نماز نیست بلکه تسبیح است.

در هر صورت این دو طایفه به تبدیل امتثال مرتبط نیستند بلکه مفاد آنها استحباب تکرار نماز به جماعت با مخالفین است.

برچسب ها: تبدیل امتثال, اعاده نماز فرادی به جماعت, نماز با مخالفین

چاپ

 نقل مطالب فقط با ذکر منبع مجاز است