جلسه صد و هجدهم ۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۲


این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)
دو شبهه برای حجیت قول رجالی مطرح شد که یکی ارسال بود و دیگری حدسی بودن آن.

گفتیم درست است که رجالیین که اقوال آنها در دست ما ست معاصر با اکثر روات نبوده اند اما قبل از آنها کتب متعدد رجالی بوده است که مولفین آنها معاصر با روات بوده اند و این رجالیین متاخر مثل مرحوم شیخ و نجاشی و ... به آن کتب رجالی طرق متعدد داشته اند جدای از اینکه آن کتب از کتب مشهور بوده اند و اصلا نیاز به سند ندارند.

و جهت وثاقت و ضعف مهم ترین کار در بخش رجال است و لذا حتما این کتب رجالی متعرض توثیق و تضعیف بوده اند.

و شاهد هم این است که کتب رجالی اهل سنت که معاصر با ائمه علیهم السلام بوده اند یا معاصر با مولفین رجال ما هستند همه متعرض توثیق و تضعیف هستند.

با این بیان مشخص می شود اولا اقوال رجالیین مستند به حدس نبوده است بلکه مستند به حس بوده است و این خبر حسی هم مرسل نیست بلکه ماخوذ از کتب رجالی سابق بر خودشان بوده اند که آنها معاصر با روات بوده اند.

برخی معتقدند که طرق مرحوم نجاشی به کتب همه صحیح هستند یعنی خود نجاشی وثاقت را افراد سند را تا خود این کتاب اثبات کرده است.

چون ایشان می خواسته است وجود تالیف برای شیعه را اثبات کند و اگر این وسائط ضعیف باشند که نمی توانند وجود کتاب را اثبات کنند.

و لذا مطمئنا توثیقات و تضعیفات مبتنی بر حس است و نیازی به جریان اصالة الحس نداریم و در مواردی که توثیقات و تضعیفات مبتنی بر حدس باشد معمولا قرینه ای اقامه می کنند که نشان می دهند از روی روایات او یا سایر امارات حدسی این چنین گفته اند.

حال اشکالی مطرح است که با این بیان باید به مرسلات در فقه هم اعتماد شود چون آنها نیز از کتب قبل از خودشان نقل می کرده اند ولی کسی به مرسلات اعتماد نمی کند.

جواب این اشکال این است که اولا به نظر ما توثیقات و تضعیفات رجالی مرسل نیستند بلکه مسند هستند و ثانیا با صرف نظر از این اشکال اصحاب ما در کتب فقه در مقام بیان فتوی است و فتوی مبتنی بر حس نیست و اصل یا ظهوری نداریم که آنچه در مقام فتوی بیان می کنند مبتنی بر حس باشد.

در مقام افتاء تعهدی برای نقل روایت به نحو حسی نداشته اند. در مقام افتاء لازم نیست فتوا مبتنی بر اثبات صحت خبر از روی حس باشد بلکه ممکن است صحت روایت و لزوم فتوی مطابق آن مبتنی بر حدس باشد.

و لذا مرسلات مرحوم صدوق چه جزمی باشند و چه غیر جزمی باشند برای ما حجت نیستند برای ایشان یقینا حجت بوده اند اما یقین ایشان چون در مقام فتوی بوده است مبتنی بر حدس است و یقین ایشان برای ما حجت نیست.

و لذا روشن شد که صرف عدم معاصرت با اصحاب ائمه علیهم السلام و روات مستلزم حدسی بودن نیست و مستلزم با ارسال هم نیست.

ما اکنون خیلی از علمای قبل از خودمان را توثیق و تعدیل می کنیم و این مبتنی بر حدس نیست بلکه حسی است با اینکه ما معاصرت با آنها نداریم. حس فقط در صورت معاصرت نیست.

و در بین روات ما اصحاب مشهور به وثاقت کم نیستند و خیلی از روات که محل ابتلای ما هستند وثاقت آنها مشهور است.

قبلا ضابطه حسی بودن را این گونه بیان کردیم که بر اساس مقدماتی باشد که برای نوع مردم نتیجه واحد می دهد و نوع مردم در آن اختلافی ندارند به خلاف حدسیات که بر اساس مقدماتی است که نوع مردم در نتیجه با هم اختلاف نظر دارند.



 نقل مطالب فقط با ذکر منبع مجاز است