جلسه چهل و پنجم ۱۷ دی ۱۳۹۳


این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)

احتیاط: دوران بین متباینین/ تنبیهات: تدریجیات

بحث در جایی بود که خطاب نیز تدریجی است اما ملاک فعلی است. بحث در این است که آیا علم به تکلیف تدریجی و علم به تکلیفی که فعلی در هر صورت نیست بلکه اگر معلوم بالاجمال طرف متاخر باشد، فعلیت تکلیف هم متاخر است آیا در این فرض هم علم اجمالی منشا تنجیز هست؟

مرحوم نایینی فرمودند صناعت اقتضاء می‌کند مخالفت با علم اجمالی اشکالی نداشته باشد چون اصل در اینجا بدون معارض جاری است. جریان اصل در جایی است که موضوع تکلیف محقق باشد اما اگر موضوع تکلیف قطعا محقق نباشد بلکه احتمال دارد در آینده محقق شود اصل جاری نیست و لذا در ظرف جریان اصل در فرد متقدم، در طرف متاخر اصل جاری نیست تا معارض باشد و لذا اصل بدون معارض جاری است. معارضه فرع تحقق موضوع تکلیف در همه اطراف معلوم بالاجمال است.

در مثال حیض، نسبت به حیض امروز زن شک دارد و مجرای اصل برائت است و نسبت به حیض فردا، الان یقین دارد که تکلیف ندارد و احتمال می‌دهد فردا تکلیف داشته باشد لذا اصل نسبت به فردا، امروز جاری نیست پس اصل نسبت به حیض امروز، بدون معارض است.

و فردا زن علم دارد یا دیروز مکلف بوده است یا امروز مکلف است و چون نسبت به حال سابق تمکن و قدرت ندارد، تکلیف به آن متوجه نیست و لذا اصل بدون معارض در آن جاری است.

و بعد فرمودند اما عقل مستقل به لزوم احتیاط است.

اشکال ما این است (همان طور که مرحوم صدر هم بیان کرده‌اند) علم اجمالی به اینکه یا تکلیف امروز فعلی است یا فردا فعلی می‌شود موضوع حکم عقل است. عقل در حکمی که علم به فعلیتش هست حال چه فعلیت دفعی باشد و چه فعلیت تدریجی به لزوم احتیاط حکم می‌کند.

ممکن است گفته شود علم اجمالی جایی موثر در تنجیز است که اصل ترخیصی در همه اطراف جاری باشد تا منشأ تعارض باشد و اصول ترخیصی تعارض کنند و تساقط کنند. در حقیقت علم منجز نیست بلکه آنچه منجز است عدم تامین در اطراف علم اجمالی است.

در جواب گفته می‌شود اینکه علم اجمالی موجب تنجیز است چون منشأ تعارض اصول ترخیصی در اطراف است یعنی ترخیص اصول در اطراف علم اجمالی چون ترخیص در مخالفت قطعی است و قبیح است لذا تعارض می‌کنند. اگر نکته این است تفاوتی ندارد که اطراف علم فعلی شده باشد یا نشده باشد در هر صورت مخالفت قطعی قبیح است و اگر اصل منجر به مخالفت قطعی بشود جاری نیست.

بله اگر تکلیف در اطراف علم اجمالی دفعتا فعلی باشند اصول در عرض هم جاری هستند و اگر تدریجی باشند اصول در عرض هم و همزمان با هم جاری نیستند اما جریان آنها هر چند در دو زمان مختلف ترخیص در مخالفت قطعی است. حکم واصل است و فعلیت آن هم به تحقق موضوع است و مکلف می‌داند که یا امروز موضوع در حق او محقق است و معصیت در حق او هست یا موضوع فردا در حق او محقق است و معصیت در حق او خواهد بود. علم به اینکه شارع در یکی از این دو زمان حکم دارد و حکمش هم واصل است مانع از جریان اصول است چون مانع از جریان اصول علم اجمالی به وجود تکلیف در اطراف شبهه بود و جریان اصول منجر به مخالفت قطعی می‌شود.

و روشن است که همین طور اگر برخی از اطراف الان از محل ابتلاء خارج باشند ولی علم باشد در آینده مورد ابتلاء خواهند بود باز هم احتیاط لازم است.

عقل می‌گوید جایی که مکلف می‌داند یا الان یا در زمان متاخر تکلیف دارد احتیاط لازم است همان طور که اگر علم داشته باشد الان تکلیف دارد.

منشأ خلطی که در ذهن نایینی اتفاق افتاد خلط بین تعارض اصول و تضاد بین اصول با تضاد واقعی است که در آن شروطی معتبر است از جمله وحدت زمان

منظور از تضاد در محل بحث ما این است که شارع فرد را در تکلیف معلوم به علم اجمالی مرخص کند مثلا بگوید هم امروز و هم فردا مرخص هستی در حالی که در یکی از این دو روز مرخص نیستی. این تضاد است.

نکته تعارض اصول، ترخیص در مخالفت قطعی است و لذا حتی صناعت هم اقتضاء می‌کند در اینجا نیز علم اجمالی منجز باشد و اصول ترخیصی جاری نباشند.

بله در جایی که اطراف در عرض هم باشند موضوع اصل وجود دارد و اگر در طول هم باشند موضوع اصل معلوم نیست اما علم داریم که محقق خواهد شد و جایی اصل جاری نیست که بدانیم موضوع اصل در آن طرف نیست و نخواهد بود.

اینکه مکلف می‌داند یا امروز متعبد به اصل است یا فردا متعبد به اصل خواهد بود و از طرف دیگر علم اجمالی به وجود تکلیف در امروز یا فردا دارد، بین این دو تضاد می‌بیند یعنی شارع نمی‌تواند در عین حالی که از او امروز یا فردا تکلیف می‌خواهد امروز و فردا او را مرخص در ارتکاب بداند.



 نقل مطالب فقط با ذکر منبع مجاز است