دلالت قضیه شرطیه بر مفهوم به اطلاق (ج۱۰۸-۸-۲-۱۴۰۳)

کلام مرحوم نایینی را بر اساس نقل مرحوم آقای خویی در محاضرات بیان کردیم و گفتیم اشکال مرحوم آخوند به این بیان وارد است.
ممکن است تصور شود که بین کلام نایینی بر اساس نقل مرحوم آقای خویی و بین کلام ایشان بر اساس نقل مرحوم کاظمی اختلاف صریح وجود دارد اما به نظر ما این طور نیست و صرفا اختلاف در تعبیر است.
مرحوم آقای خویی کلام نایینی را این طور توضیح دادند که از اطلاق شرط که نافی مفاد «أو» است مفهوم استفاده می‌شود و اشکال مرحوم آخوند را بر اساس استفاده مفهوم از اطلاق جزاء دانستند و آن را ردّ کردند.
اما مرحوم کاظمی کلام نایینی را این طور توضیح داده است که در مواردی که شرط مقوم عقلی موضوع نباشد، جزاء مقید به شرط است و مقتضای اطلاق جزاء این است که این جزاء دائر مدار شرط است و گرنه باید بیان می‌کرد که جزاء ممکن است در مورد این شرط و در غیر مورد این شرط محقق شود. پس آنچه از آن مفهوم استفاده می‌شود اطلاق جزاء است و اینکه اگر قرار باشد جزاء در فرضی که شرط نیست، وجود داشته باشد باید جزاء را مقید کند و البته روشن است که تقیید جزاء به این است که شرط را مقید کنند. پس آنچه در حقیقت موجب مفهوم است اطلاق جزاء است که این اطلاق جزاء از عدم تقیید شرط به «أو» استفاده می‌شود. آنچه مستلزم مفهوم است اطلاق ترتب جزاء بر شرط است و اینکه هر جا شرط باشد جزاء هست و هر جا شرط نباشد جزاء هم نیست.
پس اگر چه ایشان تعبیر کرده است که مفهوم از اطلاق جزاء استفاده می‌شود اما منظور ایشان این نیست که اگر قرار باشد قضیه مفهوم نداشته باشد باید اطلاق خود جزاء را مقید کنند بلکه باید اطلاق شرط را مقید کنند و در ناحیه شرط «أو» را ذکر کنند و با این بیان روشن می‌شود که بین کلام ایشان و کلام مرحوم آقای خویی تهافتی وجود ندارد هر چند ظاهر عبارت موهم تنافی صریح است.
و بر این اساس روشن می‌شود که اشکال مرحوم اصفهانی هیچ زمینه‌ای ندارد. ایشان اشکال کردند که اطلاق در جایی است که ذات در فرض وجود و عدم وجود قید محفوظ باشد در حالی که در اینجا در فرض وجود قید، ذات محفوظ نیست و ما عرض کردیم مرحوم نایینی قصد ندارد شرط را تقیید کند بلکه قصد دارد جزاء را مقید کند اما این تقیید را با تقیید شرط انجام می‌دهد و ذات که همان جزاء است در فرض وجود و عدم وجود قید محفوظ است. ما هم اشکال کردیم که کلام نایینی با فرض وجود موضوع است با فرض استفاده مفهوم از اطلاق شرط بود و گرنه با بیان اطلاق جزاء اشکال اصفهانی به نحو اوضح مندفع است.
البته اشکالات مرحوم آقای خویی و مرحوم آخوند به بیان مرحوم نایینی وارد است و قبلا هم گفته‌ایم که اطلاق صرفا به مقدار رفع اجمال به کار می‌آید نه بیشتر. مرحوم نایینی به ایشان اشکال کرده است ردّ این اطلاق به در مقام بیان نبودن شارع از این جهت موجب می‌شود در هیچ جایی نتوان به اطلاق تمسک کرد. اصلا اطلاق آمده است که همه امور را در مورد آن موضوع روشن کند.
عرض ما این است که مرحوم آخوند هم معتقد است اطلاق به جهتی اختصاص ندارد اما اطلاق در جهتی است که متکلم به نسبت به آن در مقام بیان باشد اما نسبت به چیزی که در مقام بیان نباشد اطلاق معنا ندارد.
اگر قضیه شرطیه مسوق برای بیان موارد تحقق جزاء باشد (اطلاق مقامی) اقتصار بر ذکر یک شرط به معنای این است که در جای دیگری مترتب نیست ولی اگر قضیه شرطیه صرفا برای بیان مؤثریت شرط است و اینکه این شرط مؤثر در تحقق جزاء است. پس قضیه شرطیه در مقام بیان این مطلب است که شرط مؤثر است نه اینکه فقط این شرط مؤثر است.
پس قضیه در مقام بیان مؤثریت شرط است نه اینکه جزاء فقط در فرض تحقق این شرط محقق است.
علاوه بر شش وجهی که برای اثبات دلالت قضیه شرطیه بر مفهوم از کلام آخوند نقل کردیم یک بیان دیگر هم از مرحوم اصفهانی نقل کردیم که خلاصه آن این بود که ظاهر قضیه این است که عنوان به عنوان خاصی که دارد در تحقق جزاء مؤثر است و عدم انحصار شرط به معنای عدم دخالت عنوان به عنوان خاصش است و اینکه جامع مؤثر است. بیان مرحوم اصفهانی با تمسک به اطلاق متفاوت است و ذکر «أو» در فرض مرحوم اصفهانی موجب تقیید نیست بلکه بیان شرط و مؤثر دیگر است و لذا نباید بیان ایشان را از وجوه تقریر اطلاق به شمار آورد و لذا اشکالاتی که به استفاده مفهوم از اطلاق وارد شده است به بیان ایشان وارد نیست و به نظر ما بیان ایشان تمام است هر چند ما به آن نیاز نداریم چون ما مفهوم را بر اساس وضع پذیرفته‌ایم.
البته کلام مرحوم اصفهانی برای ردّ دخالت جامع حقیقی مفید است اما برای ردّ جامع انتزاعی ممکن است کارآمد نباشد. یعنی ممکن است دو چیز به عنوان خاصی که دارند مؤثر باشند و در عین حال بین آنها جامعی متصور نباشد تا گفته شود ظهور تأثیر آن عنوان بعنوانه الخاص با تأثیر جامع منتفی است.

برچسب ها: مفهوم شرط, اطلاق

چاپ

 نقل مطالب فقط با ذکر منبع مجاز است