خطابات شفاهی (ج۱۱۰-۲۴-۱-۱۴۰۴)
ما ثمره اول و دوم را در کلام مرحوم آخوند نقل کردیم و در تحقیق اصل مساله هم گفتیم مقتضای حقیقت تکلیف این است که باید مکلف مفروض باشد اما اینکه مکلف موجود است تا تکلیف فعلی باشد یا تکلیف قانونی است تا تکلیف انشائی باشد تابع ظهور دلیل تکلیف است که آیا تکلیف به نحو قضیه فعلیه خارجیه است که در این صورت چون تکلیف معدوم محال است، پس تکلیف شامل معدومین نیست و یا تکلیف به نحو قضیه حقیقیه است که در این صورت از این جهت مانعی برای شمول معدومین نیست.
اما از جهت تخاطب نیز همان طور که مرحوم آخوند گفتند مخاطبه حقیقی فعلی نسبت به معدوم محال است بلکه نسبت به موجود غیر ملتفت نیز محال است.
البته ما گفتیم که خطاب امر اضافی است و به طرف اضافه نیاز دارد و طرف اضافه ممکن است الان موجود نباشد.
اما ادات خطاب برای مخاطبه حقیقی وضع نشدهاند و استعمال آنها در انشاء خطاب استعمال حقیقی است همان طور که مرحوم آخوند به وقف هم مثال زدهاند.
البته محقق اصفهانی گفته است آخوند چون تکلیف به نحو معلق را جایز میداند انشاء ملکیت یا انشاء خطاب نسبت به معدومین جایز است اما بر اساس نظر خود ایشان که واجب معلق را غیر معقول میداند (چون معتقد است تکلیف باید طوری باشد که اگر مکلف مطیعی وجود داشته باشد انبعاث و امتثال برای او ممکن باشد) در انشاء خطاب نسبت به معدوم نیز مشکل دارد.
پس از این جهت هم موجبی برای تقیید وجود ندارد. در نتیجه خطابات مقرون به ادات خطاب شامل همه افراد موضوع هستند چه کسانی که حاضر بودهاند و چه کسانی که غایب بودهاند و چه کسانی که معدومند.
البته ما گفتیم اگر خطاب به توجیه کلام به مخاطب باشد مثل اینکه به مخاطبان گفته شود «صلّوا» در این صورت خطاب شامل معدومین نیست بلکه حتی شامل غیر موجودین در آن مجلس هم نیست.
در این موارد اثبات تکلیف موجود در خطاب در حق غیر حاضران به الغای خصوصیت و قاعده اشتراک نیاز دارد و مرحوم آخوند گفتند در قیود ملازم نمیتوان خصوصیت محتمل را الغاء کرد.
ما نیز گفتیم نفی احتمال دخالت خصوصیات ملازم با حاضران (مثل اذن خاص امام علیه السلام) در حکم ممکن نیست و لذا تکلیف موجود در آن خطاب حتی با الغای خصوصیت و قاعده اشتراک نیز ممکن نیست.
بعد از این مطلب برخی نکات دیگر باید مورد توجه قرار بگیرد. صاحب فصول برای این مساله دو ثمره ذکر کرده است که ثمره اول ایشان با ثمرات مذکور در کلام آخوند متفاوت است. (الفصول ص ۱۸۴)
ایشان فرموده برخی گفتهاند اگر خطابات شامل معدومین هم باشد ما به فهم حاضران در زمان خطاب نیاز نداریم چون متکلم موظف است که با لسانی که مکلف میفهمد صحبت کند. بنابراین اگر خطاب شامل معدومین هم هست باید خطاب به گونهای باشد که فهم خود آنها معتبر است و فهم سابقین مهم نیست و بلکه حتی فحص از قرائن متصل و منفصل هم لازم نیست اما اگر خطابات شامل معدومین نباشد، معدومین لازم است تلاش کنند تا فهم آنها را از کشف کنند.
سپس این ثمره را ردّ کردهاند و جوابهایی بیان کردهاند که شبیه به جوابهای مرحوم آخوند آمده است. از جمله اینکه حتی اگر خطابات به حاضران اختصاص داشته باشد اما ظواهر در حق ما نیز حجت است و لذا ما میتوانیم تکلیف همان حاضران را خودمان بفهمیم.
ما در ابتدای توضیح مساله گفتیم اصلا خلط این دو مساله عجیب است و این دو مساله مرتبط نیستند. بلکه ما در جای خودش گفتهایم نسبت اختصاص حجیت ظواهر به مقصودین به افهام به میرزای قمی ناتمام است و ایشان چنین مطلبی را نفرموده بلکه ایشان در جریان اصل عدم نقل با فاصله زمانی طولانی اشکال دارد چرا که ممکن است با گذشت زمان اوضاع لغات و قرائن عامه تغییر کند و چیزی وجود ندارد که اثبات کند همان چیزی که ما میفهمیم همان چیزی است که آن زمان فهمیده میشده است.