جلسه صد و نهم ۹ اردیبهشت ۱۳۹۴


این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)

احتیاط: اقل و اکثر ارتباطی/ انحلال حقیقی

بیان چهارم که برای انحلال علم اجمالی و برای عدم وجوب احتیاط بیان شد انحلال حقیقی علم اجمالی است.

گفتیم اقل و اکثر ارتباطی، به لحاظ مقام تعلق حکم از طرف مولی، دائر بین متباینین است چون آنچه متعلق حکم مولی است مردد بین اقل بحده و اکثر بحده است و این دو متباین هستند و اصلا تعبیر از اقل و اکثر به لحاظ مقام تعلق حکم نیست.

اما به لحاظ وظیفه‌ای که بر عهده مکلف است دائر بین اقل و اکثر است. مکلف می‌داند مولی اقل را حتما از او خواسته است و می‌داند نباید اقل را ترک کند چون می‌داند اگر اقل را ترک کند حتما معصیت خداوند کرده است ولی نمی‌داند آیا مسئولیت عملی نسبت به جزء زائد هم دارد یا ندارد.

بنابراین مکلف نسبت به اقل حتما مسئولیت دارد و نمی‌داند نسبت به جزء زائد هم مسئولیت دارد یا نه؟

بین این دو مخالفت نیز جدایی هست و اقل و اکثر استقلالی هستند. مکلف علم دارد که یک مخالفت را باید ترک کند و آن مخالفت اقل است نمی‌داند علاوه بر آن باید مخالفت با جزء زائد را هم ترک کند یا نه؟

لزوم ترک مخالفت اقل معلوم به تفصیل است و لزوم ترک مخالفت جزء‌ زائد نه معلوم به اجمال است و نه معلوم به تفصیل است.

اشکال: هر چند به لحاظ مخالفت اقل و اکثر استقلالی هستند اما در واجبات نیاز به امتثال داریم و مکلف نمی‌داند امتثال آنچه خداوند خواسته است با اقل محقق می‌شود.

جواب: شکی نیست وجوب جزء‌ مشکوک، معلق بر باقی اجزاء نیست. وجوب اقل مشروط به اکثر نیست و حتی اگر اکثر هم واجب باشد وجوب اقل مطلق است به این معنا که می‌گوید باید اقل را اتیان کند و در کنار آن اکثر هم اتیان کند.

وجوب اقل مشروط به اتیان جزء مشکوک نیست و حداکثر صحت متوقف بر آن است.

در مقام عمل مکلف می‌داند برای صحت عمل ملزم به اتیان اقل هست اما آیا علاوه بر مشروط بودن صحت عمل به اتیان اقل، باید جزء زائد را هم اتیان کند؟ این مشکوک است.

اگر صحت علاوه بر اینکه بر اقل متوقف است بر اتیان جزء زائد هم متوقف باشد ثقل و کلفت زائدی بر عهده مکلف خواهد بود و اصل برائت این ثقل را نفی خواهد کرد.

و از همین جا تفاوت بین این جا و بین شک در امتثال در شبهات موضوعیه روشن می‌شود. چون در آن موارد کلفت مشخصی بر عهده مکلف هست و مکلف نمی‌داند از عهده آن خارج شده است یا نه باید احتیاط کند اما در مقام بحث ما، شک در امتثال، به خاطر شک در خود همان کلفتی است که بر عهده مکلف آمده است. یعنی مکلف نمی‌داند اصلا کلفت اتیان جزء زائد بر عهده او هست؟

تفاوت این بیان با انحلال حکمی روشن است. در انحلال حکمی، چون اصل ترخیصی در اقل جاری نیست اصل ترخیصی در اکثر بدون معارض جاری است و اصل در همان مقام تعلق حکم جاری است اما در محل بحث ما به لحاظ مقام وظیفه و عهده اصل جاری است و این باعث می‌شود انحلال حقیقی باشد. مکلف می‌داند مولی حتما اقل را از او خواسته است و ترک ترک اقل لازم است بنابراین می‌داند آن تکلیفی که بر عهده او بود حتما بر ترک ترک اقل منطبق است و این حتما جزء آن تکلیف است و نمی‌داند آیا بیشتر از آن هم خواسته است یا نه.

اقل به لحاظ عمل خارجی،‌ با آنچه وظیفه مکلف بوده است این همانی دارد و این همانی هست که شارع در مقام عمل از او می‌خواست ولی نمی‌داند آیا علاوه بر این جزء زائد را هم از او خواسته است یا نه؟

به عبارت دیگر به لحاظ مقام امتثال و آنچه مکلف برای امتثال آن تکلیفی که بر عهده او بود باید انجام دهد اقل حتما همانی هست که باید انجام دهد ولی آیا اکثر هم هست یا نه؟

پس انحلال حقیقی است.

از همین مطلب هم تفاوت بحث با موارد دوران بین متباینین مشخص است. در دوران بین متباینین مکلف اگر به یکی اکتفاء کند نمی‌تواند بگوید حتما نسبت به آن مسئولیت داشتم و حتما باید آن را انجام می‌دادم حتی اگر تکلیف به آن طرف دیگر تعلق گرفته باشد اما در محل بحث ما اگر اقل را انجام دهد می‌تواند بگوید حتما نسبت به این مسئولیت داشتم و حتما باید آن را انجام می‌دادم حتی اگر اکثر واجب باشد.



 نقل مطالب فقط با ذکر منبع مجاز است