شهادت زنان (ج۶۳-۲۸-۹-۱۴۰۳)
در حال بررسی روایات مرتبط با شهادت زنان بودیم تا بر اساس آن بتوانیم ضابطه موارد حجیت شهادت زنان را استخراج کنیم.
تا اینجا چهار عنوان از روایات استفاده کردیم: شهادت در بکارت و ولادت، شهادت در اموری که نوعا مردان نمیتوانند یا جایز نیست به آن نگاه کنند، شهادت در دم نسبت به دیه و شهادت در نکاح.
طایفه پنجم روایات بر این دلالت دارند که شهادت زنان در دین جایز است چه منفردا و چه با انضمام به شهادت مردان.
رَوَى حَمَّادٌ عَنِ الْحَلَبِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص أَجَازَ شَهَادَةَ النِّسَاءِ فِي الدَّيْنِ وَ لَيْسَ مَعَهُنَّ رَجُلٌ. (من لایحضره الفقیه، ج ۳، ص ۵۳)
سند روایت صحیح است و بر پذیرش شهادت زنان در دین منفردا و بدون نیاز به انضمام شهادت رجال دلالت دارد.
شیخ این روایت را در یک جا از کتاب حسین بن سعید نقل کرده (تهذیب الاحکام، ج ۶، ص ۲۶۳) و در یک جا از کتاب احمد بن محمد بن عیسی از حسین بن سعید (تهذیب الاحکام، ج ۶، ص ۲۷۱) و این باعث شده است که صاحب وسائل نیز این روایت را در همین باب دو بار نقل کند در حالی که روایت واحد است.
تذکر این نکته هم لازم است که به نظر ما معلوم نیست این روایت حتی از جهت عدد هم در مقام بیان باشد تا بتوان از آن استفاده کرد که دین با شهادت دو زن هم ثابت میشود و اگر هم شک بشود باید مقدار بیشتر رعایت بشود لذا به نظر ما بعید نیست که برای اثبات دین شهادت چهار زن لازم باشد از این جهت که اطلاق نداریم و مقتضای اصل عدم کفایت کمتر از چهار زن است.
عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عُثْمَانَ عَنِ الْحَلَبِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع أَنَّهُ سُئِلَ هَلْ تُقْبَلُ شَهَادَةُ النِّسَاءِ فِي النِّكَاحِ فَقَالَ تَجُوزُ إِذَا كَانَ مَعَهُنَّ رَجُلٌ وَ كَانَ عَلِيٌّ ع يَقُولُ لَا أُجِيزُهَا فِي الطَّلَاقِ قُلْتُ تَجُوزُ شَهَادَةُ النِّسَاءِ مَعَ الرَّجُلِ فِي الدَّيْنِ قَالَ نَعَم ... (الکافی، ج ۷، ص ۳۹۰)
این روایت مفهوم ندارد و ثابت نمیکند که شهادت زنان به تنهایی مسموع نیست بلکه راوی سوال کرده و امام علیه السلام فرموده شهادت در این صورت معتبر است که همان مفاد آیه شریفه قرآن است.
طایفه ششم روایاتی هستند که مفاد آنها پذیرش شهادت دو زن و یک قسم در دین است. تفاوت آن روایات با این روایات این است که بر اساس روایاتی که الان نقل کردیم اثبات دین با شهادت زنان بدون نیاز به قسم مدعی است ولی مفاد آن روایات این است که اگر دو زن شهادت بدهند و مدعی هم قسم بخورد دین ثابت میشود.
مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ الْحَمِيدِ عَنْ سَيْفِ بْنِ عَمِيرَةَ عَنْ مَنْصُورِ بْنِ حَازِمٍ قَالَ حَدَّثَنِي الثِّقَةُ عَنْ أَبِي الْحَسَنِ ع قَالَ: إِذَا شَهِدَ لِطَالِبِ الْحَقِّ امْرَأَتَانِ وَ يَمِينَهُ فَهُوَ جَائِزٌ. (تهذیب الاحکام، ج ۶، ص ۲۷۲)
این روایت به دین اختصاص ندارد بلکه شامل همه حقوق است (یعنی هر آنچه عرفا از حقوق حساب شود) که با شاهد و یمین اثبات میشوند و دین هم یکی از تطبیقات آن است. پس ضابطه اثبات با شهادت دو زن و قسم همان ضابطه اثبات با شهادت یک مرد و قسم است.
در این روایت گفته شده است «حدثنی الثقة» و ممکن است تصور شود این موجب ارسال روایت است در حالی که به نظر ما این روایات معتبرند هر چند مشهور فقهاء به آن اشکال میکنند. از این جهت که شاید بر اساس اجتهاد او بوده است یا راه را بر حرج بسته است. فقهاء شبیه این مطلب را در شهادت فرع نیز گفتهاند که اگر شخص گفت دو نفر عادل شهادت دادند و آنها را نام نبرد شهادتش مسموع نیست ولی به نظر ما این اشکال وارد نیست.
عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ حَمَّادٍ عَنِ الْحَلَبِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص أَجَازَ شَهَادَةَ النِّسَاءِ مَعَ يَمِينِ الطَّالِبِ فِي الدَّيْنِ يَحْلِفُ بِاللَّهِ إِنَّ حَقَّهُ لَحَقٌّ. (تهذیب الاحکام، ج ۶، ص ۲۷۲ و الکافی، ج ۷، ص ۳۸۶)
سند این روایت معتبر است و البته به دین اختصاص دارد و همین متن به صورت مرسل در کافی و تهذیب هم نقل شده است.
الْحُسَيْنُ بْنُ سَعِيدٍ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ حَمَّادٍ عَنِ الْحَلَبِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع ... وَ حَدَّثَنِي مَنْ سَمِعَهُ يُحَدِّثُ أَنَّ أَبَاهُ أَخْبَرَهُ- عَنْ رَسُولِ اللَّهِ ص أَنَّهُ أَجَازَ شَهَادَةَ النِّسَاءِ فِي الدَّيْنِ مَعَ يَمِينِ الطَّالِبِ يَحْلِفُ بِاللَّهِ إِنَّ حَقَّهُ لَحَقٌّ. (تهذیب الاحکام، ج ۶، ص ۲۶۹ و الکافی، ج ۷، ص ۳۹۰)
طایفه هفتم روایاتی هستند که دلالت میکنند شهادت زن در امور کم ارزش حجت است ولی در امور با ارزش حجت نیست. این تعبیر در شهادت صبی و شهادت عبد هم مذکور است و ما قبلا نسبت به آن توضیح دادیم.
الْحُسَيْنُ بْنُ سَعِيد عَنْ صَفْوَانَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنِ ابْنِ بُكَيْرٍ عَنْ عُبَيْدِ بْنِ زُرَارَةَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: تَجُوزُ شَهَادَةُ الْمَرْأَةِ فِي الشَّيْءِ الَّذِي لَيْسَ بِكَثِيرٍ فِي الْأَمْرِ الدُّونِ وَ لَا تَجُوزُ فِي الْكَثِيرِ. (تهذیب الاحکام، ج ۶، ص ۲۷۰)
سند روایت معتبر است و مفاد آن این است که شهادت زنان در امور جزئی و کم ارزش مسموع است. به نسبت به پذیرش شهادت زنان در امور کم ارزش معارض ندارد مگر اطلاقات برخی روایات که این روایت مقید آنها خواهد بود و اینکه شهادت زن در امور با ارزش جایز نیست اطلاق است و لذا روایاتی که شهادت زنان را در برخی امور مهم معتبر دانستهاند مقید این اطلاق خواهند بود.