بِسْمِ اللَّهِ قاصِمِ الْجَبَّارِينَ، مُبِيرِ الظَّالِمِينَ، مُدْرِكِ الْهارِبِينَ، نَكالِ الظَّالِمِينَ، صَرِيخِ الْمُسْتَصْرِخِينَ، مُعْتَمَدِ المُؤْمِنِينَ.

وَ لاَ تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْوَاتاً بَلْ أَحْيَاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ فَرِحِينَ بِمَا آتَاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَ يَسْتَبْشِرُونَ بِالَّذِينَ لَمْ يَلْحَقُوا بِهِمْ مِنْ خَلْفِهِمْ أَلاَّ خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لاَ هُمْ يَحْزَنُونَ

ببالغ الحزن و الأسی تلقی المؤمنون نبأ شهادة سیّد المقاومة و عمیدها المجاهد الصّابر و المدافع المرابط زعیم حزب اللّه في لبنان و حبیب قلوب المؤمنین في سائر البلدان سماحة السیّد حسن نصر اللّه قدّس سرّه.

و هذه المصیبة و إن کانت کبیرة علی المؤمنین إلّا أنّ ألذي یهوّنها أنّها بعین اللّه المأمول منه أن یجبرها بمن یرفع رایته و یقود المؤمنین المجاهدین مکانه و یسیر بهم مسیر العزّ و النّصر و الدّفاع عن الأمّة.

و قد وعد اللّه بالنّصر و الهدایة حین قال: «وَ أَنْ لَوِ اسْتَقَامُوا عَلَى الطَّرِيقَةِ لَأَسْقَيْنَاهُمْ مَاءً غَدَقاً» و قال عزّ من قائل: «وَ الَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَا».

أسال اللّه العلی القدیر أن یحشر السیّد الشّهید و سائر الشّهداء ألذین إستشهدوا في الأحداث الأخیرة في لبنان مع سیّد الشّهداء أبی عبداللّه الحسین و یأخذ بثارهم من الصّهاینة الظّالمین و غیرهم من أعداء المؤمنین و أساله أن یلهم أهالیهم و المؤمنین الصّبر و أن یحسن لهم العزاء و أن یاخذ بأیدینا إلی الرّشاد و یوفّقنا للعمل بما یحبّه و‍ یرضاه و السّلام علی عباد اللّه الصّالحین.

لیلة ۲۴ من شهر ربیع الأول، قم المقدسة، محمّد بن محمّد الحسین القائنی

جلسه بیست و نهم ۸ آذر ۱۳۸۹

باسمه تعالی

بحث در استدلال به روایاتی بود که در آنها دلالت  قضیه شرطیه بر مفهوم فرض شده است.

روایت دیگری که در این مقام به آن استدلال شده است روایتی است که مرحوم صدوق نقل کرده است:

«وَ سَأَلَ أَبُو بَصِيرٍ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام عَنِ الشَّاةِ تُذْبَحُ فَلَا تَتَحَرَّكُ وَ يُهَرَاقُ مِنْهَا دَمٌ كَثِيرٌ عَبِيطٌ فَقَالَ لَا تَأْكُلْ إِنَّ عَلِيّاً علیه السلام كَانَ يَقُولُ إِذَا رَكَضَتِ الرِّجْلُ‌ ‌أَوْ طَرَفَتِ الْعَيْنُ فَكُلْ‌« من لا یحضره الفقیه ۳۲۷/۳

مرحوم خویی این روایت را ذکر کرده اند و من قبل از ایشان ندیدم که کسی به این روایت استدلال کرده باشد. در روایت امام علیه السلام دلیل بر عدم کفایت خروج خون زیاد را فرمایش امیر المومنین علیه السلام قرار داده اند در حالی که چنین حکمی از مفهوم قضیه شرطیه مذکور در قول امیر المومنین علیه السلام قابل استفاده است.

انصافا این روایت هم دلالت بسیار خوبی بر مدعا دارد.

روایت دیگری که وجود دارد و مرحوم صاحب حاشیه بر معالم نیز آن را ذکر کرده است این روایت است:

«عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ سَأَلْتُهُ عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فِي قِصَّةِ إِبْرَاهِيمَ علیه السلام قالَ بَلْ فَعَلَهُ كَبِيرُهُمْ هذٰا ‌فَسْئَلُوهُمْ إِنْ كانُوا يَنْطِقُونَ قَالَ مَا فَعَلَهُ كَبِيرُهُمْ وَ مَا كَذَبَ إِبْرَاهِيمُ علیه السلام فَقُلْتُ فَكَيْفَ ذَاكَ قَالَ إِنَّمَا قَالَ إِبْرَاهِيمُ علیه السلام فَسْئَلُوهُمْ إِنْ كانُوا يَنْطِقُونَ إِنْ نَطَقُوا فَكَبِيرُهُمْ فَعَلَ وَ إِنْ لَمْ يَنْطِقُوا فَلَمْ يَفْعَلْ كَبِيرُهُمْ شَيْئاً فَمَا نَطَقُوا وَ مَا كَذَبَ إِبْرَاهِيمُ ع...» معانی الاخبار ۲۰۹

در این روایت امام علیه السلام عدم کذب حضرت ابراهیم را مستند به مفهوم آیه شریفه کرده اند و این نشان دهنده دلالت قضیه شرطیه بر مفهوم است.

روایت دیگری که در باب وارد شده است روایتی است که از اهل سنت نقل شده است: «يعلى بن أميّة قال لعمر: ما بالنا نقصّر و قد أمنّا؟ فقال عمر: عجبت مما عجبت منه، فسألت رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله، فقال: (صدقة تصدّق اللّه بها عليكم فاقبلوا صدقته)»

که نشان می دهد یعلی بن امیه و عمر لعنة الله علیه هر دو از آیه شریفه وَ إِذَا ضَرَبْتُمْ فِي الْأَرْضِ فَلَيْسَ عَلَيْكُمْ جُنَاحٌ أَنْ تَقْصُرُوا مِنَ الصَّلاَةِ إِنْ خِفْتُمْ أَنْ يَفْتِنَكُمُ الَّذِينَ كَفَرُوا (نساء آیه ۱۰۱) مفهوم استفاده کرده بودند که تقصیر را فقط مخصوص موارد خوف می دانستند و آنها هر چه بوده اند از اهل لسان بوده اند بنابراین برداشت آنها نشان از ظهور قضیه شرطیه در مفهوم دارد و پیامبر صلی الله علیه و آله نیز در جواب این برداشت آنها را تخطئه نکرده اند بلکه فرموده اند این صدقه ای از طرف خداوند است و باید آن را بپذیرید.

در پایان باید توجه داشت که روایاتی مانند « مَتَى يَجِبُ الْغُسْلُ فَقَالَ إِذَا الْتَقَى الْخِتَانَانِ فَقَدْ وَجَبَ الْغُسْلُ» کافی 3/46 دلالت بر مقصود ما که مفهوم داشتن قضیه شرطیه است نمی کند. چرا که این روایت و امثال آن دارای اطلاق مقامی هستند و به خاطر قرینه خارجیه حکم به مفهوم آن شده است.

و السلام علکیم

چاپ

 نقل مطالب فقط با ذکر منبع مجاز است