جلسه صد و بیست و یکم ۲۰ اردیبهشت ۱۳۹۶
استصحاب/ تنبیهات: استصحاب در فعل مقید به زمان
مرحوم آخوند فرمودند شک در بقای حکم فعل مقید به زمان گاهی به علت شک در بقای زمان است و گاهی با علم به انقضای زمان، به علت شک در اخذ زمان به نحو تعدد مطلوب است.
مرحوم آخوند فرمودند در هر دو صورت استصحاب جاری است. بعد ایشان فرمودند اگر به انقضای زمان علم داریم و با این حال در بقای حکم شک میکنیم، چنانچه زمان ظرف برای حکم باشد استصحاب حکم هم جاری است و چنانچه زمان قید برای حکم باشد استصحاب حکم جاری نیست.
گاهی دخالت زمان در حکم، به نحو ظرف است و گاهی به نحو قید است. اگر زمان ظرف حکم باشد درست است که دلیل حکم نمیتواند حکم را در خارج از آن زمان ثابت کند اما مفهوم ندارد و وجود حکم در غیر آن زمان را نفی نمیکند، در این صورت استصحاب جاری است چون ثبوت حکم در زمان دوم، استمرار همان حکم در زمان اول محسوب میشود.
دقت کنید مهم نظر عرف است، اگر بیان شارع به نحو قید هم باشد، ولی عرف زمان را ظرف محسوب کند باز هم نظر عرف مهم است و اگر بیان شارع به نحو ظرف هم باشد، اما عرف آن را قید محسوب کند باز هم نظر عرف مهم است.
ممکن است حتی در نظر شارع به نحو قید باشد، اما عرف میگوید اگر در مورد مشکوک حکم ثابت باشد، استمرار همان حکم سابق است.
به عبارت دیگر، عرف نمیگوید زمان از نظر شارع قید نیست بلکه با وجود احتمال اینکه زمان از نظر شارع قید هم باشد، با این حال میگوید اگر حکم در زمان دوم ثابت باشد استمرار همان حکم در زمان اول است.
ملاک در قید بودن یا ظرف بودن لسان دلیل نیست بلکه ملاک کیفیت لحاظ عرفی است. اینکه عرف آن را به نحو قید محسوب میکند یا ظرف محسوب میکند.
مرحوم آخوند فرمودهاند اگر زمان از نظر عرف به نحو ظرفیت ملحوظ باشد، استصحاب حکم جاری است و اگر زمان از نظر عرف به نحو قید ملحوظ شده باشد، استصحاب حکم جاری نیست.
جایی که زمان مقوم موضوع است، آنچه متیقن است ثبوت حکم برای زمان اول بوده است و عرف ثبوت حکم در زمان دوم را استمرار حکم اول نمیداند بنابراین استصحاب حکم جاری نیست بلکه استصحاب عدم حکم جاری است چون این موضوع قبل از تشریع حکمی نداشت یا قبل از فعلیت موضوع حکمی نداشت و الان شک داریم آیا حکمی برای آن جعل شده است یا نه؟ استصحاب عدم جاری است.
دقت کنید که دو استصحاب قابل تصویر است. مرحوم آخوند فرمودهاند عدم حکم را استصحاب میکنیم (چون زمان مقوم و قید حکم بود).
بعد اشکالی را مطرح کردهاند که با وجود اینکه احتمال دارد زمان قید باشد، بنابراین هیچ جا نوبت به استصحاب حکم نمیرسد و بعد جواب دادهاند که مهم نظر عرف است. هر چند ممکن است از نظر عقل احتمال قید بودن زمان مطرح باشد اما نظر عرف مهم است و اگر از نظر عرف زمان ظرف است استصحاب جاری است هر چند از نظر عقل احتمال داشته باشد زمان قید و مقوم باشد.
بعد مرحوم آخوند به کلام مرحوم نراقی اشاره کردهاند. ایشان قائل است در جایی که زمان به نحو قید در موضوع و حکم دخالت دارد، هم استصحاب بقای حکم جاری است و هم استصحاب عدم حکم جاری است.
و مرحوم آخوند جواب دادهاند که فقط استصحاب عدم حکم جاری است. و جریان استصحاب بقای حکم و عدم حکم، به معنای این است که دلیل استصحاب هم شامل بقای از نظر عرف و هم بقای از نظر عقل باشد در حالی که این طور نیست و دلیل استصحاب نمیتواند هم شامل بقای از نظر عرف باشد و هم شامل بقای از نظر عقل باشد.
این دو وحدت (وحدت عقلی و وحدت عرفی) متباین هستند و لفظ واحد نمیتواند شامل هر دو باشد. و منظور از وحدت در ادله استصحاب، وحدت از نظر عرف است.
اگر زمان قید باشد فقط استصحاب عدم حکم جاری است.
و اگر زمان به نحو ظرف است فقط استصحاب بقای حکم جاری است.
و بعد فرمودهاند اگر دخالت قید زمان به نحو تعدد مطلوب باشد، استصحاب جاری است. و این عبارت دیگری از همان اخذ زمان به نحو ظرفیت است و لذا خلف فرض است.
برچسب ها: استصحاب