مشتق بحث در استدلالات مرحوم آخوند بر وضع مشتق برای خصوص متلبس بود. ایشان برای اثبات ادعایشان به تبادر و صحت سلب استدلال کردند. و بعد فرمودند وجود تضاد بین مشتقات با توجه به معنای مرتکز آنها دلیل و منبه دیگری بر وضع مشتق برای خصوص متلبس به مبدأ است. و بعد به برخی اشکالات و جواب آنها اشاره کردند که در جلسه قبل بیان کردیم. اشکال دیگری که ایشان مطرح کردهاند این است که اگر منظور از صحت سلب مشتق از کسی که تلبسش به مبدأ زائل شده است، صحت سلب مطلق باشد حرف غلطی است و این ذات قبلا متصف بوده است و لذا…
مشتق بعد از ذکر مقدمات بحث، نوبت به اقوال در مساله و ادله هر کدام میرسد. ولی قبل از آن استدراک یک نکته در مورد مقدمات قبل لازم است. مرحوم آخوند بر خلاف مشهور بین علمای ادب، فرمودند افعال بر زمان دلالت نمیکنند و برای آن ادلهای ذکر کردند که از نظر ما هیچ کدام تمام نیست اما در نهایت مرحوم آخوند وجدانا حس کردند فعل بر زمان هم دلالت میکند و لذا «زید فردا خواهد رفت» را نمیتوان به این صورت بیان کرد: «زید ذهب غدا» یا نمیتوان «زید دیروز رفت» را به این صورت بیان کرد: «زید یذهب امس». غلط بودن…
مشتقمقدمه پنجم که مرحوم آخوند ذکر کردهاند توضیح معنای «حال» ماخوذ در عنوان مساله است. مرحوم آخوند فرمودهاند منظور از «حال» در عنوان مساله حال تلبس است نه حال نطق. اینکه منظور حال تلبس باشد مورد اشکال مرحوم مشکینی قرار گرفته است و اینکه این سهو از ناسخ است و صحیح حال نسبت و جری و اطلاق است و از عبارات بعد مرحوم آخوند هم قابل استفاده است.اما به نظر نمیتوان این را سهو ناسخ یا مرحوم آخوند دانست چون مرحوم آخوند مجددا این جمله را تکرار میکنند اما ظاهرا با توجه به مجموع عبارات مرحوم آخوند مراد…
مشتقبحث در تصویر نزاع مشتق در اسم زمان بود. آنچه گفتیم این بود که اسم زمان به یک قطعه واحد اعتباری از زمان مثل روز، منصرف است و لذا مقتل یعنی روز قتل و مولد یعنی روز تولد و ... و روز از نظر عرف و به اعتبار عرف یک امر قار و واحد است که دوام دارد هر چند اجزای آن متصرم هستند. همان چیزی که مرحوم آخوند در استصحاب از آن به حرکت توسطی تعبیر میکنند. در امور تدریجی، تدریج به لحاظ اجزاء است اما مجموع امری قار است که ثبات و استمرار و دوام و وحدت اعتباری دارد و اسم زمان که بر وقوع حادث در زمان دلالت…