اعتبار خبر در اعتقادات (ج۱۳-۲۰-۲-۱۴۰۰)

بحث در وجوب اعتقاد بر اساس خبر واحد است. گفتیم اگر مفاد خبر وجوب اعتقاد به چیزی باشد، بر اساس ادله حجیت خبر واحد، اعتقاد لازم است و بین مبانی مختلف در معنای حجیت هم تفاوتی نیست. چه به جعل علمیت و تمیم کشف قائل باشیم و چه به جعل حکم ظاهری و چه به جعل منجزیت و معذریت.

گفتیم اعتقاد با ظن هم ممکن است هر چند ممکن است در برخی امور اعتقادی، اعتقاد از روی علم لازم باشد و بلکه اعتقاد با علم به خلاف هم ممکن است و قبلا به برخی نصوص در این زمینه اشاره کردیم و هم چنین گفتیم مستفاد از برخی آیات شریفه قرآن این است که برخی از کفار و بت پرستان با اینکه بر اساس احتجاجات و معجزات انبیاء به حق یقین و علم پیدا می‌کردند با این حال هم چنان کافر بودند و منکر حق بودند که انکار هم در حقیقت نوعی اعتقاد است.

آیاتی هم که به اتباع ظن و خرص را به کفار و بت پرستان نسبت داده است حتی می‌تواند به معنای اتباع ظن در مقابل علم نباشد بلکه ممکن است به معنای امر باطل و آنچه هیچ حجتی ندارد باشد.

در هر حال ما بر اساس ادله حجیت خبر، اعتبار خبر در این موارد را پذیرفتیم.

مورد دوم جایی بود که مفاد خبر اثبات امری باشد که اگر آن امر حقیقت و واقعیت داشته باشد اعتقاد به آن لازم باشد. یعنی علم نسبت به وجوب اعتقاد به آن طریقی است. در اموری که اگر واقعیت داشته باشند اعتقاد به آنها لازم است،‌ اگر خبر واحد بر واقعیت داشتن آنها و اثبات آنها قائم شود، اعتقاد به آن لازم است؟

بعید نیست مساله امامت از این امور باشد. یعنی اگر کسی واقعا امام باشد، اعتقاد به امامت او لازم است و لذا اگر به امامت کسی علم پیدا بشود، اعتقاد به امامتش واجب است. البته امامت از اموری است که تحصیل معرفت و علم در آن لازم است و اعتقاد بر اساس ظن در آن کافی نیست، اما اگر باب علم در آن منسد باشد آیا بر اساس خبر، اعتقاد لازم است؟ اگر از امامت کسی خبر حسی داده شود، آیا اعتقاد به امامت او واجب است؟

مقتضای کلام مرحوم آقای خویی وجوب اعتقاد و مقتضای کلام مرحوم آقای تبریزی عدم وجوب اعتقاد بود و به نظر ما در اینجا هم حق با مرحوم آقای خویی است و ادله حجیت خبر شامل اخباری هم هستند که مفاد آنها وجود حقیقت و واقعیتی است که اگر واقعیت داشته باشد اعتقاد به آن لازم است.

البته توجه به این نکته لازم است که ادعای امامت مقرون به قرائنی است که علم آور است و فرض انسداد باب علم در آن مجرد فرض است. در این فرض یعنی اگر کسی نتواند به امامت امام علم پیدا کند و هیچ دلیل علم آوری نداشته باشد و فقط یک خبر واحد دارد، بر اساس ادله حجیت خبر، اعتقاد به مفاد خبر واجب و لازم است.

بر اساس این مطلب می‌توانیم بگوییم اگر چه تولد و حیات و امامت حضرت بقیة الله سلام الله علیه برای ما معلوم است و اثبات آنها به خبر واحد نیاز ندارد. این قطع ناشی از ارتکاز و یقین هر نسل بعد از نسل است که به زمان امام عسکری علیه السلام منتهی می‌شود و این ارتکاز از قبیل ارتکاز وجوب نمازهای یومیه است که یک قطع ضروری است.

اما مخالفین که منکر تولد و حیات حضرت بقیة الله سلام الله علیه هستند حتی اگر علم هم نداشته باشند باز هم باید بر اساس اخبار آحاد، به امامت و حیات ایشان معتقد باشند چرا که دلیل حجیت خبر قصوری از شمول این نوع اخبار ندارد.

برچسب ها: امور اعتقادی, روایات اعتقادی, اعتبار خبر در اعتقادات, اعتقاد و علم, اعتقاد و ظن, اعتقاد و علم به خلاف

چاپ

 نقل مطالب فقط با ذکر منبع مجاز است