جلسه صد و شانزدهم ۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۴


این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)

احتیاط: اقل و اکثر ارتباطی

از نظر ما چهار بیان در عدم وجوب احتیاط تمام بود. در مقابل نیز وجوهی برای استدلال وجوب احتیاط بیان شده است.

دو وجه در کلام مرحوم آخوند گذشت و جواب دادیم و باید باقی وجوه را نیز ذکر کنیم و جواب دهیم تا مانعی از عدم وجوب احتیاط نباشد. اما اگر دلیل خاصی بر وجوب احتیاط داشته باشیم مانع از برائت خواهد بود و برائت را تخصیص خواهد زد.

مرحوم آخوند به علم اجمالی و وجوب تحصیل غرض برای وجوب احتیاط تمسک کردند و جواب آنها گذشت.

وجه سوم بر وجوب احتیاط در کلام مرحوم اصفهانی ذکر شده است که قاعده اشتغال در واجب است. یعنی اقل یقینا بر مکلف واجب است و خروج از عهده اقل اگر وجوبش ضمنی باشد به فعل اکثر است و اگر وجوبش استقلالی باشد به فعل اقل است، و اشتغال یقینی مستدعی فراغ یقینی است و باید احتیاط کرد.

تمام وجوهی که در مورد انحلال بیان کردیم این وجه را رد می‌کند چون شک ما در خروج از عهده تکلیف اقل، مسبب از حد تکلیف است و حکم به وجوب احتیاط در موارد شبهات مصداقیه است اما در مواردی که شک در حد تکلیف باشد قاعده اشتغال جاری نیست و مجرای برائت است.

وجه چهارم: از نظر ما تمام است اما مفاد آن وجوب احتیاط در اقل و اکثر ارتباطی مطلقا نیست. اگر اقل و اکثر ارتباطی باشد حکم عدم وجوب احتیاط است. اما در برخی موارد حقیقت در اقل و اکثر ارتباطی، دوران بین متباینین است و باید احتیاط کرد. و لذا این بیان در حقیقت تنقیح محل بحث است تا مانع از خلط موارد دوران بین اقل و اکثر ارتباطی و موارد دوران بین متباینین باشد.

این بیان در کلام مرحوم عراقی نیز به آن اشاره شده است اگر چه ایشان خواسته‌اند از آن جواب بدهند و جواب ایشان از نظر ما ناتمام است.

در مثل نماز، علاوه بر وجوب نماز حکم دیگری قابل تصور است که همان حرمت ابطال نماز است که تکلیف دیگری است و ارتباطی با امر به نماز ندارد. اگر ما بودیم و امر به نماز، حرمت شکستن نماز از آن استفاده نمی‌شد و فقط بر مکلف لازم است در وقت نماز، یک نماز صحیح انجام دهد و شاهد آن هم این است که امر به وجوب قضای روزه، مستدعی حرمت افطار روزه نیست و لذا اگر مکلف روزه قضا را افطار کرد مرتکب حرام نشده است. (البته حرمت افطار در بعدازظهر دلیل خاص دارد).

اما در نماز، تکلیف دیگری داریم که همان حرمت قطع نماز است. در اقل و اکثر که شک در وجوب سوره هست، اصل برائت اقتضاء می‌کرد که نماز بدون سوره برای امتثال کافی است. وقتی مکلف سوره را انجام نداد علم اجمالی دارد یا قطع همین نماز بر او حرام است و ادامه آن واجب است (اگر نمازی که بر مکلف واجب است نماز بدون سوره باشد) و یا خواندن یک نماز صحیح دیگر بر او واجب است. (اگر نمازی که بر مکلف واجب است نماز با سوره است) و این دوران بین متباینین است و بر مکلف لازم است همین نماز را تمام کند و یک نماز دیگر نیز بخواند.

انحلال حقیقی و یا حکمی که قبلا مطرح کردیم نمی‌تواند این مشکل را حل کند چون اصل برائت، مأمور به را در اقل تعیین نمی‌کند تا بتوان حکم به صحت این عمل کرد بلکه بنابر آن مطالب، اثبات کردیم تکلیف زائد معلوم نیست نه اینکه عدم آن معلوم است.

بنابراین در موارد حرمت قطع فریضه نمی‌توان به ملاک اقل و اکثر ارتباطی به عدم وجوب احتیاط حکم کرد.

مرحوم عراقی در این موارد نیز احتیاط را لازم نمی‌دانند.



 نقل مطالب فقط با ذکر منبع مجاز است