عبادات مکروه (ج۱۸-۲۹-۷-۱۴۰۲)

بحث در کلام مرحوم نایینی در عبادات استیجاری بود. ایشان عبادات مکروه مثل روزه عاشوراء را به این عبادات تنظیر کرده‌ بودند و فرموده بودند همان طور که در آنجا امر عبادت و امر وفای به اجاره مندک در یکدیگر نیستند در روزه عاشوراء نیز امر و نهی در یکدیگر مندک نیستند بر خلاف مثل موارد نذر عمل عبادی مستحب که امر عبادت با امر وفای به نذر تداخل و اندکاک پیدا می‌کنند و لذا امر به وفای به نذر نیز تعبدی می‌شود و امر عبادت هم که استحبابی بوده است به وجوب مبدل می‌شود.
از نظر ایشان در موارد استیجار بر عمل عبادی مستحب، نه امر عبادت از استحباب تغییر می‌کند و نه امر وفای به اجاره عبادی می‌شود. در مثل اجیر کردن شخص بر انجام حج مستحبی، استحباب احجاج شخص دیگر و استنابه مندک در امر وجوب وفای به اجاره نیست.
مرحوم آقای خویی گفتند همان طور که در موارد نذر دو امر در یکدیگر مندک هستند در موارد استیجار نیز همچنین است. ایشان این ادعا را این طور توضیح داده‌اند که:
در مثل اجیر شدن برای انجام نماز قضای میت چهار امر وجود دارد:
اول: امری که به شخص منوب عنه متوجه است مثل امر منوب عنه به نماز صبح و این امر با عجز یا موت منوب عنه ساقط می‌شود و فعل نائب امتثال این امر محسوب نمی‌شود چون هر امری همان مکلف خودش را به امتثال دعوت می‌کند. پس همان طور که امر فقط به متعلق خودش دعوت می‌کند، هم چنین فقط مکلف خودش را دعوت می‌کند نه دیگری را. ایشان می‌فرماید واضح است که «الامر یدعو من تعلق به الی متعلقه». بر این اساس نایب نمی‌تواند عمل نیابی را به قصد این امر انجام دهد و این امر نمی‌تواند مصحح قصد قربت به عمل نیابی باشد.
دوم: امری که به شخص نائب نسبت به وظیفه شخصی او تعلق گرفته است مثل امر نایب به نماز صبح خودش. این امر هم نمی‌تواند مکلف را به نیابت دعوت کند چون امر فقط به متعلق خودش دعوت می‌کند نه غیر آن و لذا نائب نمی‌تواند عمل نیابی را به قصد این امر انجام دهد و به این امر قصد تقرب کند.
سوم: امر به نیابت از دیگران. یکی از مستحبات در شریعت، نیابت از دیگران در برخی عبادات است حتی اگر منوب عنه نیز او را اجیر نکرده باشد. این امر مکلف را به نیابت دعوت می‌کند و مکلف می‌تواند با این امر تقرب به انجام عمل نیابی را قصد کند. و این امر است که عمل نیابی را مشروع می‌کند و گرنه با قطع نظر از این امر، نیابت در عبادات اصلا مشروع نبود.
چهارم: امر وفای به اجاره که اگر کسی اجیر بر انجام کاری شود بر او واجب است آن کار را انجام دهد.
دو امری که در یکدیگر مندک هستند امر استحبابی به نیابت و امر وجوبی وفای به اجاره است. وجوب وفای به اجاره مترتب بر صحت اجاره است و صحت اجاره در اینجا متوقف بر مشروعیت نیابت در عبادت است که این مشروعیت از امر استحبابی به نیابت ناشی شده است. این دو امر در یکدیگر مندک هستند و لذا بعد از اجیر شدن، آن عمل واجب است.
به نظر ما ایراد مرحوم آقای خویی به مرحوم نایینی وارد نیست و مرحوم نایینی اندکاک این دو امر را منکر نیست.
امر اول در کلام مرحوم آقای خویی، امر خود منوب عنه بود و گفتند نایب نمی‌تواند عمل نیابی را به قصد امر متوجه به منوب عنه انجام دهد چون آن امر فقط مکلف خودش را دعوت می‌کند نه دیگری را. عرض ما این است که امر متوجه به شخص گاهی متعلق به مباشرت در عمل است و گاهی به جامع بین فعل مباشری و فعل غیر تعلق گرفته است و خود ایشان هم معتقدند جامع بین مقدور و غیر مقدور، مقدور است. پس اشکالی ندارد شخص را به جامع بین فعل خودش و فعل دیگری امر کنند و البته این خلاف ظاهر اوامری است که به مکلفین تعلق گرفته است. نتیجه اینکه اشکالی ندارد مکلف را به جامع بین فعل خودش و فعل دیگری امر کنند چون در صحت تکلیف چیزی بیش از مقدور بودن متعلق تکلیف لازم نیست و اینجا متعلق امر مقدور است و در این صورت چه خودش عمل را انجام دهد و چه دیگری به جای او انجام دهد امر ساقط می‌شود. پس اگر فعل نیابی داخل در جامع مامور به باشد محقق امثتال است.
با این فرض حتی اگر امر استحبابی به نیابت هم وجود نداشته باشد، با این حال نایب می‌تواند امر متوجه به منوب عنه را که فعل خودش مصداق آن است را قصد کند و عمل نیابی را به قصد آن امر انجام دهد و با همین قصد، تقرب هم محقق می‌شود. آنچه مرحوم نایینی در عدم اندکاک دو امر گفتند منظور امر متوجه به منوب عنه (به این بیانی که گفتیم) و امر وفای به اجاره است. نایب ملزم به امر متوجه به منوب عنه نیست و آن امر اصلا به نایب متوجه نیست (در عین اینکه می‌تواند عمل نیابی را به قصد آن امر انجام دهد) اما امر وفای به اجاره متوجه به نایب است و بر نایب وفای به آن اجاره واجب است.
این بحث ادامه دارد و توضیح مطلب خواهد آمد.

برچسب ها: عبادات مکروه, روزه عاشورا, صوم عاشوراء, عبادات استیجاری, تصحیح عمل نایب

چاپ

 نقل مطالب فقط با ذکر منبع مجاز است