منبهات دلالت قضیه شرطیه بر مفهوم (ج۱۱۴ -۱۷-۲-۱۴۰۳)

بحث در شواهد و منبهاتی است که وضع قضیه شرطیه برای دلالت بر مفهوم را اثبات می‌کند. این شواهد بر دلالت قضیه شرطیه بر مفهوم دلالت دارند نه اینکه فقط بر مفهوم دلالت دارند و البته شواهدی که منکرین مفهوم ذکر کرده بودند را ردّ کردیم.
یکی از مواردی که مثال زدیم قضیه مناظره بین هشام و یکی از مخالفین بود. هشام مدعی بود در قضیه حکمیت در صفین اراده اصلاح نداشتند و طرف مقابل از او از علت این ادعاء سوال کرد و هشام به آیه شریفه «إِنْ يُرِيدَا إِصْلاَحاً يُوَفِّقِ اللَّهُ بَيْنَهُمَا» استدلال کرد که درست است که مساله حکمیت اتفاق افتاد اما توافقی صورت نگرفت و نزاع باقی ماند و این نشان دهنده عدم اراده اصلاح است. این کلام هشام مبتنی بر مفهوم مفهوم است!
البته باید تذکر داد که اگر چه آیه شریفه در مورد اختلاف بین زوجین است و هشام در غیر مورد به آن استدلال کرده است و این اجتهاد هشام است اما حتی اگر این اجتهاد غلط هم باشد به آنچه مقصود ما ست خللی وارد نمی‌کند. همان طور که در فاعل «يُرِيدَا» و اینکه آیا حکمین هستند یا زوجین و مرجع ضمیر «بَيْنَهُمَا» حکمین هستند یا زوجین یک بحث تفسیری است و هشام این طور فهمیده است که اگر حکمین اراده اصلاح داشته باشند بین طرفین نزاع (نه حکمین) توافق حاصل می‌شود.
هشام از این آیه شریفه مفهوم فهمیده و از مفهوم هم مفهوم فهمیده است. یعنی از آیه فهمیده است که اگر حکمین اراده اصلاح داشته باشند توافق حاصل می‌شود و مفهوم آن این است که اگر اراده اصلاح نداشته باشند توافق حاصل نمی‌شود و نتیجه‌اش این است که سبب عدم توفیق منحصر در عدم اراده اصلاح است (مفهوم انحصار سبب توفیق در اراده اصلاح است). پس مفهوم به قدری در ذهن او مرتکز بوده است که حتی به مفهوم مفهوم قضیه شرطیه هم استدلال کرده است. پس استدلال هشام برای اثبات عدم اراده اصلاح حتی اگر تمسک به عکس قضیه حملیه باشد بر وجود مفهوم برای قضیه شرطیه متوقف است. یعنی متوقف است بر اینکه اول قضیه دلالت کند که اگر اراده اصلاح نداشته باشند توفیق حاصل نمی‌شود و بعد با تمسک به عکس حملیه گفته شود پس اگر توفیق حاصل نشد اراده اصلاح نبوده است. به عبارت دیگر این استدلال اگر هم تمسک به عکس قضیه باشد، تمسک به عکس قضیه مفهوم است نه منطوق.
اگر قضیه شرطیه بر مفهوم دلالت نداشته باشد و مفادش این نباشد که اگر حکمین اراده اصلاح نداشته باشند توافق حاصل نمی‌شود و محتمل باشد که با نبود اراده اصلاح توفیق صورت بگیرد چطور می‌تواند اثبات کند که حال که توافق حاصل نشده است پس اراده اصلاح نبوده است؟
ممکن است اشکال شود که برداشت هشام بر مفهوم متوقف نیست چون مفهوم بر انحصار علت جزاء بر شرط متوقف است در حالی که استدلال هشام بر علت تام بودن شرط متوقف است نه بر منحصر بودن آن چون عدم معلول نشانه عدم تمامی علل است و از جمله علل اراده اصلاح است پس از عدم توافق می‌توان نتیجه گرفت که اراده اصلاح هم نبوده است.
به نظر می‌رسد این بیان ناتمام است از این جهت که این بیان متوقف بر ضمیمه اصل تخصص در موارد دوران بین تخصیص و تخصص است که دلیل ندارد البته در جایی که خود قضیه بر نفی تخصیص دلالت نداشته باشد. در جایی که مفاد قضیه حصر است خود قضیه بر نفی تخصیص دلالت دارد.
پس اگر قرار بود هشام مستقیما به عکس نقیض قضیه تمسک کند استدلال او ناتمام بود چون بر یک اصل ناتمام مبتنی است اما اگر قضیه بر مفهوم دلالت کند تمسک به عکس نقیض قضیه صحیح است چون خود حصر مفاد دلیل است و تخصیص را نفی می‌کند.
خلاصه اینکه به نظر ما استدلال هشام بر فهم مفهوم از قضیه متوقف است و سکوت طرف مقابل هم نشان دهنده این است که او هم از قضیه مفهوم می‌فهمیده است و گرنه به عدم مفهوم اعتراض می‌کرد.
یکی دیگر از شواهدی که بر دلالت قضیه شرطیه بر مفهوم دلالت دارد این روایت است:
سَأَلَ أَبُو بَصِيرٍ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع‏ عَنِ الشَّاةِ تُذْبَحُ فَلَا تَتَحَرَّكُ وَ يُهَرَاقُ مِنْهَا دَمٌ كَثِيرٌ عَبِيطٌ فَقَالَ لَا تَأْكُلْ إِنَّ عَلِيّاً ع كَانَ يَقُولُ إِذَا رَكَضَتِ‏ الرِّجْل أَوْ طَرَفَتِ الْعَيْنُ فَكُل‏ (من لایحضره الفقیه، جلد ۳، صفحه ۳۲۷)
امام صادق علیه السلام در این قضیه دلالت جمله شرطیه مذکور در کلام امیر المومنین علیه السلام را بر مفهوم مسلم و مفروغ عنه دانسته است و لذا به استناد به مفهوم آن قضیه بر حرمت اکل آن ذبیحه حکم کرده است.
درست است که این جمله مصدر به «إذا» است و ما قبلا گفتیم این کلمه برای شرط وضع نشده است اما با این حال قبلا هم گفتیم استعمال «إذا» در شرط هم ممکن است و امام علیه السلام از آن شرطیت فهمیده‌اند و دلالت آن را بر مفهوم مسلم دانسته‌اند به حدّی که حتی به حرمت ذبیحه حکم کرده‌اند حتی اگر از ذبیحه خون کثیر عبیط هم خارج شود.
استدلال امام علیه السلام متوقف بر این است که قضیه شرطیه بر مفهوم دلالت کند و گرنه اصلا به استدلال نیاز نبود و ابی بصیر بر اساس تعبد کلام امام علیه السلام را می‌پذیرفت.

برچسب ها: مفهوم شرط, منبهات مفهوم شرط

چاپ

 نقل مطالب فقط با ذکر منبع مجاز است